در چند روز گذشته ماشين صدور ابلاغ داورزني شبانه روز در حال فعاليت است و روزي نيست كه براي چهار گوشه كشور ابلاغي صادر نكرده باشد.
پس از انتقادات زيادي كه به نحوه مديريت كميته ساحلي فدراسيون واليبال در طول سه سال گذشته از سوي كارشناسان و صاحب نظران انجام گرديده بود ابلاغ هاي فله اي براي راضي نگهداشتن معترضين صادر و رسانه اي گرديد كه هيچ كدام از اين ابلاغ ها نمي تواند زخم هايي كه بر پيكره واليبال ساحلي ايران وارد شده را التيام بخشيده يا جايگاه واليبال ساحلي ايران را حداقل در آسيا تثبيت و بهبود نمايد.
رنكينگ اعلام شده آسيا نشان مي دهد جايگاه ايران در بين كشورهاي آسيايي به شدت تنزل يافته و به بدترين جايگاه در طول بيش از ٢٠ سال گذشته رسيده است كه نشان از ضعف مديريت و بكارگيري افراد غير متخصص در بدنه فني و تصميم گيري فدراسيون واليبال در مورد واليبال ساحلي است.
در برخي از حوزه ها هم كه بيش از سه سال از خالي بودن پست ها مي گذرد و با توجه به نزديك شدن به زمان انتخابات فدراسيون (آبان ماه ١٤٠٢) رفتار با استان ها با لطافت كم نظيري همراه است.
در ابلاغ هاي اخير شاهد حضور ٤ رييس هييت استان، يك سرپرست سابق هييت استان و يك رييس كميته ساحلي و تعدادي افراد غير واليبالي در مناصبي هستيم كه داورزني پس از ٣ سال و نيم از حضورش در فدراسيون آنهم به خاطر انتخابات پيش رو انجام داده است.
سوال اينحاست كه اگر حضور اين افراد در مناصبي كه ابلاغ برايشان صادر شده است لازم و ضروري بود و در چارت فدراسيون جايگاه رسمي داشتند چرا به قبل از انتخابات موكول نموده اند در صورتي كه آبان ١٣٩٨ شروع فعاليت داورزني در ايندوره از مديريتش بوده و اين تاخير سه سال و نيمه به چه دليلي است ؟!
تعدادي از افرادي كه ابلاغ گرفته اند از بهترين هاي جامعه واليبال كشور در واليبال ساحلي هستند و برخي هم بدون داشتن حتي كارت مربيگري ساحلي با وجود بالغ بر ٧٠ مربي المللي ساحلي در سطح كشور فقط براي دلخوشي و جلب راي شان در جمع اين كميته قرار گرفته اند ، آيا آنها از خود سوال نكرده اند كه چرا ٥ ماه قبل از انتخابات به ياد آنها افتاده اند و اگر داورزني ٥ ماه بعد بدليل بازنشستگي نتواند در انتخابات شركت نمايد آيا رييس بعدي از آنها استفاده خواهد كرد يا از ظرفيت ديگر افراد كه مورد وثوق شان بوده بهره خواهد برد !
كميته امور استان ها كه قبلا مسئوليت آن با دبير فدراسيون بود از فروردين ١٣٩٩ بلاصاحب است بعبارتي كميته اي كه رابط بين فدراسيون و استان ها مي باشد بدون مسئول بوده و هيچ فعاليتي نداشته است كه جاي بسي تامل دارد كه چنين كميته حساسي بلاتكليف و نسبت به آن بي توجه بودند و فعال نمودن آن شائبه تبليغاتي و كسب راي براي داورزني ايجاد مي نمايد.
اغلب كارشناسان واليبال معتقدند با توجه به راي بالاي بهنام محمودي در مجمع گذشته و احتمال حضور مجدد ايشان در مجمع پيش رو به عنوان كانديدا و حمايت هاي اخير دولت مردان از ايشان، داورزني در حال يارگيري جديد براي مجمع آينده واليبال است تا بتواند ضعف دوره گذشته خود را با به كارگيري موقت روساي هيات ها به عنوان عضو كميته ها يا مشاور و غيره جبران و با ارنج جديدي به مصاف رقبا برود.
اما آنچه پيداست عزم دكتر سجادي وزير ورزش و جوانان مبني بر كنار گذاشتن روساي بازنشسته فدراسيون ها و تاكيد بر تمكين آنها بر اجراي قانون است اما به نظر مي رسد آقایان با برنامه ريزي قبلي و زمينه سازي در مجمع مشهد و مكاتبات با فدراسيون جهاني مبني بر وانمود نمودن دخالت دولت در انتخابات چالش جديدي براي ورزش كشور ايجاد خواهد کرد كه پيشگيري از آن توسط دستگاه هاي متولي خصوصا وزير محترم ورزش و جوانان لازم و ضروري به نظر مي رسد.
براي افراد منصوب شده كه تعدادي از آنها از دوستان بسيار خوب بنده هستند آرزوي موفقيت مي نمايم و معتقدم شخصيت آنها خيلي بالاتر از آنست كه در آستانه انتخابات آن هم با نيت كسب راي شان از آنها استفاده ابزاري نمايند.
نویسنده : فريدون الهامي