پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه
شهرآورد و دستاورد آن؛

لزوم تغییر در ساختار فنی تیم استقلال!

شاکله فنی و کادر راهبری تیم استقلال به دلایل متفاوتی نیاز به بازنگری و تغییر اساسی دارد.

اگر عملکرد فنی استقلال را زیر اگراندیسمان ببریم و به فراز و نشیب تیم نگاه موشکافانه ای داشته باشیم به نتایج ملموسی می رسیم.

فصل قبل استقلال با مجیدی بدون باخت و عملکرد عالی قهرمان شد. بعد از جدایی مجیدی و به بهانه ارتقا سطح عملکرد و بالا بردن بار فنی تیم ساپینتو برگزیده شد.

برخی از افراد که در انتخاب ساپینتو دخالت داشتند و  از منافع مالی هم برخوردار شدند، به جهت نزدیک بودن  شیوه فوتبال پرتغال با ایران - او را بهترین فرد قلمداد کردند.

حالا بعد از پشت سرگذاشتن فصل فوتبالی می توان عملکرد او را دقیق تر مورد بررسی قرار داد.

باخت در لیگ به پرسپولیس و سپاهان و از دست دادن دو جام یک روی سکه است.

بحث بعدی پرخاشگری، عصبانیت و رفتار غیر اخلاقی او در این فصل بود. این رفتار ناشایست از کنار زمین به وضوح به رفتار بازیکنان در درون زمین منتقل شد و در شهر آورد اساس کار فنی تیم را تحت الشعاع قرار داد.

شیوه نادرست استقلال و اتخاذ روش همیشگی و یکنواخت ۳-۳-۴  در برابر پرسپولیس نشان داد که مباحث آنالیز و مقابله تاکتیکی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

همه کارشناسان باور دارند که استقلال با دو مهره شاخص( قائدی و محبی) و حضور مطهری، رمضانی، بابایی، شهباززاده و میرزایی دارای بهترین خط حمله در لیگ بود.

اما آنها در خطوط دفاع و هافبک با نگاه خاص ساپینتو فراز و نشیب زیادی داشتند. جلالی و مهدی پور به نیمکت نشینان دائمی مبدل شدند. حردانی در طول فصل زیر سایه یامگا قرار گرفت و نزول فاحشی داشت.

مرادمند ذخیره همیشگی استقلال پس از آنکه غلامی مصدوم شد در سه بازی گذشته سه گل زد و چهره موثر تیمش بود.

بردن یامگا به صف مدافعان شاید ایراد بزرگ ساپینتو بود. او در فصل قبل بهترین مهره مجیدی در فاز تهاجمی بود و بهترین گل ها را زد.

در خط میانی بازی یکنواخت با سه بازیکن (چشمی،‌ مهری و رضاوند) و غفلت از تغییر آهنگ ایراد بزرگ ساپینتو بود.

اگر شیوه تهاجمی با سه مهاجم و سه هافبک در مصاف با نساجی و نفت مسجد سلیمان و ملوان نتیجه می دهد، قطعا در تقابل با سپاهان و پرسپولیس به هدف نخواهد رسید.

در شهر آورد به عینه دیدیم که خط هافبک از جریان بازی خارج شده بود. پرسپولیس با دو هافبک مرکزی و سه هافبک کناری و عملا با پنج بازیکن بر مرکز میدان مسلط شده بود.

استقلال تنها چشمی را در مرکز میدان قرار داده بود. رضاوند که بازی ساز اصلی تیم بود، در شهر آورد به تنهایی بیش از ده خطا انجام داد و در پایه گذاری حملات نقشی نداشت.

تاکتیک مهم حفظ توپ و بازی مالکانه به جهت بازی مستقیم استقلال از خط دفاع به فاز هجومی کمتر مورد توجه قرار گرفت و در شهر آورد آًثار منفی خود را نشان داد.

در درون دروازه و هم تنها حسینی بود و جانشین مناسبی نداشت. در جمع بندی این موضوعات فنی باید سو مدیریت و تغییرات پیاپی در سطوح هیات مدیره و مدیر عامل را هم اضافه کرد.

به نظر می رسد این کادر فنی با این شیوه مدیریت فعلی نمی تواند اسباب رضایت هواداران استقلال را برآورده کند.

باید تغییرات اساسی ایجاد کرد و با یک جمع هماهنگ و منسجم‌ به هدف رسید.

نویسنده: احمد میرزاییان