پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه
شکست دیگر در لیگ والیبال

تاکتیک گمشده تیم ملی

تیم ملی والیبال ایران باز هم باخت و اینبار به اسلوونی کشوری با دو میلیون جمعیت البته تعداد نفوس افراد نمی تواند ملاک برد و باخت ها در ورزش باشد.

کما اینکه انگلستان یا فرانسه و سایر کشور ها که شاید به اندازه یک استان کشور ما باشند در فوتبال یکه تازی می کنند. ولی ما با این قضیه که باختیم مهم نیست در چارچوب ملی موافق نیستیم، تیم ملی یعنی اینکه موفقیت و افتخار اما اینکه والیبال ما با رفتن نسل طلایی گذشته نیازمند فرصت بیشتر است موافق هستیم به شرط اینکه مشکلات ریشه ای و پایه ای را در این ورزش زیبا حل کنیم و بنیادی اساسی در پیش بگیریم.

در بازی امروز اسلوونی والیبالی تکنیکی و متکی بر تاکتیک ارائه داد و آنچه را که بازیکنانش در دوران نوجوانی آموخته بودند به اجرا درآوردند.

آنها مثلا 17 بازی تدارکاتی داشتند و بازیکنانشان در لیگ ها معتبر اروپایی بازی می کنند یک بحث است ولی تفاوت اصلی ما با این کشور ها نگاهی است که به فوندانسیون ساختمان والیبال دارد. به طور مثال در نبود قطر پاسور اصلی تیم ملی این کشور دو مهره دریافت کننده موزیچ و چپول نموداری عالی از دو پست دو و چهار بودند هم در مناطق زمین توپ را دریافت کردند و هم در حمله و دفاع هوشیارانه ظاهر شدند و هر دو پشت خط زن های ماهر بودند.

این بازیکنان کلاسیک و تکامل یافته چگونه پرورش می یابند که ما در کشور 70 – 80 میلیونی نمی توانیم.

ضعف بزرگ تیم ملی ما در همین دو پست بود و چون دریافت ها به دست پاسور ها نرسید سرعتی زن های تیم بیکار ماندن ما البته در داخل میدان پیشرفته محسوسی داشتیم و در دقایقی نیز تاکتیک گمشده استفاده از پایپ را هم پیدا کرده بودیم ولی وقتی در چرخ دنده های حرکت یک تیم خلال وارد می شود بدیهی است که کار به مشکل می خورد.

تعریف و تمجید و البته حمایت از جوان های مانند علی حاجی پور، پوریا حسین خان زاده و حتی جواد کریمی نباید با بزرگنمایی بیش از حد یا تخریب توام با حسادت همراه شود. نقد ها را به درستی مطرح سازیم و راهکار را هم ارائه دهیم.

این رویه که جنگ های حیدری و نعمتی در بین کارشناسان در بین والیبال رواج پیدا کند گره گشا نخواهد بود.

نویسنده: جمشید حمیدی