پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه
هدف قلعه نوعي در تراز توسعه متوازن فوتبال آسيا؛

شادي مردم مهمتر از رنكينگ فيفا

توسعه يعني چه؟ توسعه متوازن چطور؟ چرا آنهايي كه دركي از اين مفاهيم ندارند مغرضانه قصد لوث كردن قهرماني تيم ايران در تورنمنت كافا را دارند؟ هدف آنها از اينكه تيم هاي افغانستان و قرقيزستان تيم هاي ضعيفي بودند چيست؟

آيا آنهايي كه چنين ادعايي دارند مسابقه چندي قبل قرقيزستان مقابل روسيه را ديدند؟ بازي رده بندي اين تيم مقابل تيم برانكو را چطور؟ آري!

روزگاري (همين دو دهه پيش) كه كشور هاي آسياي ميانه بعد از فروپاشي كمونيست اتحاديه جماهير شوروي استقلال يافتند، تيم نوجوانان قرقيزستان با حضور در ايران و در رقابت هاي مقدماتي قهرماني آسيا كفش بازي نداشت و داريوش مصطفوي، رييس وقت فدراسيون فوتبال، براي آنها كفش تهيه كرد! 

آيا اكنون امثال قرقيزستان يا افغانستان كه رشد بالاي٤٪؜ را در اقتصاد كشورشان تجربه كرده اند و GDP آنها از رشد معناداري برخوردار است نيازمند كفش هستند؟

آنهايي كه توسعه كشورهاي آسياي ميانه نظيرتركمستان را از١٩٩٧(روزي كه پرسپوليس براي مسابقات جام باشگاه هاي آسيا در برابر كوپه داغ به عشق آباد رفت و با تك گل رضا ترابيان و به مربيگري استانكو به پيروزي رسيد و مهدي هاشمي نسب و حسيني نسب بازيكنان ايراني كوپه داغ بودند) تا به امروز از نزديك مشاهده كردند، مي توانند شهادت بدهند كه توسعه كشورهاي آسياي ميانه كاملا متوازن بوده و فوتبال آنها را متاثر نموده است.

اينكه گفته مي شود افغانستان و قرقيزستان تيم هاي ضعيفي بودند يك حرف بي پايه و اساس است، فوتبال آنها از ابعاد مختلف (حتي زير ساخت ها) رشد و توسعه يافته و هيچكس بهتر از دكتر حسين صالح مدرس و صاحب نظر فوتبال كشور كه چندي قبل سكاندار تيم ملي افغانستان بود نمي تواند بر اين موضوع صحه بگذارد.

كما اينكه در مقام مقايسه پرواضح است كمتر تيمي اكنون در آسيا در تراز فوتبال ايران است و قطعا فوتبال ايران بايد در تراز جهاني سنجش شود اما اين دليل نمي شود كه فوتبال آسيا و كشورهاي آسيا بي را ناديده گرفت.

تيم ايران در رقابت در آسيا ست كه در تراز جهاني ديده مي شود. مهمتر از همه اينكه اگر تيم هاي حاضر در كافا ضعيف بودند چه دليلي داشت كه امثال سعيد عزت اللهي كه سال هاست در خارج بازي مي كند با سر بانداژ شده و خونين و مالي حاضر به ترك زمين نباشد.

آنهايي كه فوتبال بازي كرده اند! بهتر از هركسي مي دانند وقتي عزت اللهي با همه وجود بازي كرديعني چه وچرا آزمون كه بعد از به ثمر رساندن گل آنهمه شادي و هلهله كرد! معناي اينها چيست؟ چرا بلافاصله بعد از قهرماني بعضي ها عَلَم مخالفت با تيم ملي رابر داشتند؟ اين موضوع چقدر به حرف هاي رييس جمهوري ربط دارد كه همواره معتقد است دشمني ها با ايران بخاطر پيشرفت است!

امير قلعه نوعي مثل بعضي ها دنبال رنكينگ فيفا نيست. او همواره دنبال پيشرفت است. دنبال اول بودن و قهرمان شدن! بازيكنان تيم ملي هم اين مهم را درك كرده اند. به همين خاطر قدر رفاقت و ارزش پيراهن تيم ملي را بيشترمي دانند. چون به سرمربي تيم خود نگاه مي كنند. به مردي كه همواره سوداي قهرماني دارد.

تيم ملي حالا قهرماني و قهرمان شدن را دوست دارد. تماشاي خنده و شادي مردم را كه سال ها از آن دور شده أند. ژنرال از روز اول اعلام كرد براي شاد كردن دل مردم قبول مسئوليت كرده است.

امير قلعه نوعي با تفكر برخاسته از قهرماني عزم راسخ دارد با شيرمردان فوتبال ايران كام مردم را شيرين كند. پس نگوييد! رقباي تيم ايران ضعيف بودند؟

نویسنده: مجيد سعيدي