پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه

ورزش در نقطه "انجماد "

تاریخ ایران هرگز به یاد ندارد که تا این اندازه ورزش به نقطه انجماد و رکود رسیده باشد که اگر متخصصان زیست محیطی درجه انجماد کنونی در ورزش را اندازه‌گیری نمایند شاید درجه آن در حد بخش‌هایی از قطب جنوب باشد.

روزگار سرد و پاییزی و بی‌رمق را آنهایی برای ورزش ما پیش آورده اند که با "بذرپاشی "و "فرش بافی" معاونینی را به ورزش کشور تحمیل کرده اند که حاصل آت فروپاشی، عقب ماندگی و سرگردانی بی نظیر و تاریخی در ورزش مظلوم ماست.

تقریبا شش‌دانگ وزارت ورزش به نحوی از سوی عوامل قدرت به تصرف درآمده و هرروز حلقه محاصره آن تنگ‌تر می‌شود. کارشناسان و کارکنان متخصص و شریف وزارت ورزش تحت سیطره افرادی قرار گرفته اند که یا با الفبای ورزش بیگانه‌اند یا هرگز توانایی مدیریت ورزشی را نداشته و در مسیر باد حرکت می‌کنند. نکته اصلی و تأسف بار در این است که اکثر آنها در جایگاه پیشین خود در سازمان‌های تابعه بسیار ضعیف عمل کرده‌اند که یا منجر به بی‌اعتباری سازمان متبوع خود شده یا در رأی‌گیری شکست خورده اند.

فرش بافان و بذرپاشان افرادی را به وزارت ورزش با رانت گسیل کرده‌اند که مسئولیت شکست قطعی و حتمی در بازی‌های آسیایی پیش رو و المپیک ۲۰۲۴ پاریس را هرگز به گردن نخواهند گرفت و برایشان اهمیتی هم ندارد.

بخش جوانان وزارت کاملا تعطیل و بخش فرهنگی آن هم سرگردان و ناامید کننده و دریغ از استفاده واژه مقدس فرهنگ برای آن و صد البته بخش تخصصی ورزش آن هم با برگزاری ناموفق مجامع انتخابات فدراسیون‌های ورزشی که پی در پی با چالش جدی روبرو شده و حالتی تهوع آور بر ورزش حاکم کرده است. ورزش همگانی رو به افول و بی‌احترامی به برخی از فدراسیون‌های ورزشی به اوج رسیده است.

وزارت ورزش به طور "مشاعی " و "ملوک الطوایفی" اداره می‌شود و معاونینی که از سوی عوامل قدرت به ورزش تحمیل شده اند هر کدام در بن‌بست می‌تازند. شاید در بین اين همه مرد فقط یک زن  متخصص ورزشی وجود دارد که اشتباهی به وزارت ورزش نیامده و او هر آنچه در توان دارد برای خدمت به ورزش بانوان دریغ نمی کند.

باید به برخی از معاونین رانتی وزارت ورزش تبریک و خسته نباشید گفت که ای نچنین ورزش را منجمد، نابود، فروپاشیده و آن را به کما برده اند و به مرگ مغزی نیز نزدیک می‌کنند.

 

بايد به معاون محترم ورزش قهرمانی و حرفه‌ای تبریک گفت که مدیر عامل یکی از باشگاه‌های معروف پایتخت رذیلانه و سخیفانه، شعبان بی مخ ها را برای هواداران عاشق و محترم آن باشگاه می فرستد تا با مشت و لگد به جان سرمایه های ورزش ایران بیافتند و تاسف بار تر اینکه این مدیر عامل هنوز در قدرت خود باقی است.

آقای دکتر حمید سجادی قهرمان پرافتخار ایران فقط دو راه پیش رو دارد یا با شجاعت و اقتدار سه معاون جوانان، فرهنگی و ورزشی را کنار بگذارد و تبعات آن را بپذیرد و مطمئن باشد که حمایت جامعه ورزش را همراه خواهد داشت و یا با صلابت و شهامت به کلاس درس دانشگاه برگردد و دانش و تجربه خود در ورزش را به نسل جوان دانشجو بر روی تخته سیاه انتقال دهد که نیست بالاتر از سياهی رنگی.

وزیر ورزش باید به جامعه ورزشی بگويد که نمی‌تواند با معاونین وارداتی و رانتی ورزش ایران را اداره کرد.

او با این کار به بداخلاقی‌های کمیسیون فرهنگی مجلس علیه ورزش و مسئولان آن و تمامیت خواهی برخی از نمایندگان نیز پایان خواهد داد.

در غیر اینصورت با این معاونین و وضعیت موجود در ورزش بقول لسان الغیب چنین خواهد بود که:

هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق -  بر او نمرده، به فتوای من نماز کنید - زیرا آنان نه دغدغه ورزش را دارند نه عشق به آن را

نویسنده: دکتر علی افتخاری - کارشناس ورزش