چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه
ورود بانوان به ورزشگاه ها

این در ها باز شدنی است!

در بازی ایران و کامبوج که به عنوان خبرنگار و به دعوت فدراسیون فوتبال به ورزشگاه آزادی رفتم چیزی که برایم عجیب بود برخورد نمایندگان فیفا و عوامل فدراسیون فوتبال بود.

هر چه مسئولان فدراسیون سعی می کردند حضور ما را با توجه به حساسیت های موجود در کشور عادی جلوه دهند، نمایندگان فیفا که مردانی بلند قد و جدی بودند حساسیت بیشتری به خرج می دادند. نوعی تضاد در چهره فدراسیون نشینان دیده می شد و البته کمی تا قسمتی واهمه!

ترس از تعلیق، جریمه و یا حتی محرومیت فوتبال ایران فدراسیون فوتبال بین قوانین بین المللی به عنوان نهادی مستقل و موانع داخلی گیرکرده است. نه فدراسيون که وزارت ورزش هم! افسوس که موضوعی ساده به بدترین شکل ممکن به تابویی عجیب تبدیل شده است.

گره ای که به راحتی با دست باز می شد را می خواهند با دندان باز کنند و همین جای کار خنده‌دار، تاسف‌بار و ترحم‌برانگیز است. مخالفان که از سنگ نیستند. با استدلال های بین المللی قانعشان کنید که فوتبال یک مملکت اسیر تصمیم ساده شما است و با یک آری گروهی مشتاق را از پشت درهای بسته ورزشگاه رها کنید.

همه جای دنیا به دلیل ظرفیت بالای ورزشگاه ها بسیاری از مراسم های پر جمعیت در استادیوم ها برگزار می شود در ایران هم اینطور است و ما بارها و بارها در برخی استادیوم ها از جمله ورزشگاه آزادی و یا امام رضا (ع) مشهد شاهد حضور خانواده در کنار هم بودیم.

زیرساخت ها فراهم بود و اتفاقا چه محیط خوب، خانوادگی و جذابی به وجود آمد که هنوز هم خیلی ها از آن به عنوان خاطرات خوب خود یاد می کنند. اما چه می شود که به یکباره این زیرساخت ها زیر سوال می رود و به مانعی برای عدم حضور علاقه مندان بانو فوتبال تبدیل می شود جای سوال دارد؟

چرا به خودمان توهین می کنیم. یعنی ما در این چند دهه حتی نتوانستیم چنین زیرساختی را فراهم کنیم. خیلی ها می گویند این استادیوم ها فقط برای یک قشر خاص طراحی شده و با در زمان بنا به تفویض حضور بانوان و آقایان توجه نشده است.

این واقعیت ندارد، چرا که به واقع اگر نمی خواهیم شاهد حضور خانواده ها در کنار هم باشیم و می خواهیم زن و مرد را در ورزشگاه ها از هم جدا کنیم اما باز هم امکان این جدا سازی فراهم است. مواجهه با انسان هایی که هر روز در خیابان، مترو، سینما، کنسرت، کافی شاپ و حتی در صحن های متبرکه در کنار هم هستند، از کنار هم عبور می کنند  و با هم گفت و گو می کنند چطور وقتی به فوتبال می رسد مشکل ساز می‌شود.

ما انسان های شریفی در مملکتمان داریم که به هم، چه زن و چه مرد احترام می گذارند و این همه حساسیت برای ورود جامعه کوچکی از علاقه مندان به فوتبال کمی غیر منصفانه است.

شورای امنیت ملی با توجه به حساسیت های بین المللی و البته با در در نظر گرفتن ظرفیت هواداران که در این مدت صداقت خود را نشان دادند مجوز این ورود را صادر کرده اما زیرساخت ها را مانعی برای هر امکانی گذاشته است.

چرا باید بهانه ای به اسم زیرساخت را دستاویز توانایی های خود کنیم؟ یعنی ما نمی توانیم بدون دغدغه یک مسابقه فوتبال را برگزار کنیم؟ قرار نیست همین امروز نصف ورزشگاه پر از تماشاگر زن شود. قرار نیست همه‌ فاکتورهای ورود بانوان را از همین هفته اول پیاده کنیم.

ابتدا گفتند 5 بعد شد 3 و در نهایت دو و حالا هم که همه ورزشگاه ها با مانع رو به رو هستند. آنقدر این موضوع ساده را بزرگ کردند که مسئولان استانی از پذیرش این مسئولیت سرباز می زنند.

با تعداد کمی از بانوان در هر بازی می توان این طرح را به شکل آزمایشی پیاده کرد و کم کم هم بر تعداد افزود و هم بر تعداد ورزشگاه هایی که پذیرای خانم ها هستند. شاید برخی شهرها نه تنها زيرساخت لازم برای هواداران زن که برای هواداران آقا را هم نداشته باشند، از آنها فاکتور می گیریم.

از ورزشگاه هایی که می توانند از بانوان پذیرایی کنند استارت بزنید، کار سختی نیست. من به عنوان یک زن در این جامعه بارها با علاقه مندان خانم به فوتبال مراوده داشتم و می دانم آنها فقط می خواهند ساعتی را بدون دغدغه خانواده و به دور از هیاهوی زندگی اجتماعی، برای تماشای فوتبال به ورزشگاه بیایند. خوش بگذرانند و با تخلیه هیجاناتشان به کانون گرم خانواده برگردند.

نویسنده: نیلوفر مژدهی