سر درد دل جواد نکونام در گفت و گو با تلویزیون باز شد و ما بدون اینکه بخواهیم قضاوت کنیم به این اندیشیده ایم که بعد از کنار زدن ستارگان خوشنام گذشته فوتبال مهدوی کیا، هاشمیان، دایی و... انگار اینبار نوبت جواد نکونام است.
مردی که در لالیگا بازی کرد، کاپیتان تیم ملی بود و همواره با افتخار این بازو بند پر افتخار را زیب دوران بازیگری اش کرد. البته که گل بی خار خداست، همه ی آدم هایی که در معرض تلاش های اجتماعی و ورزشی قرار می گیرند نقطه ضعف هایی هم دارند اما حفظ سرمایه های ملی و کمک به نیروهای انسانی کارآمد وظیفه مدیران کشور است.
در باشگاهی با آن همه سوابق تاریخی وقتی مدیرعاملش نتواند با سرمربی تیم یعنی جواد نکونام کنار بیاید واقعا باید تاسف خورد.
به هر روی چکیده ای از صحبت های حزن آور سرمربی تیم استقلال را مشاهده می کنید:
آقای خطیر مدیر جوانی هستند و اولین باشگاهی است که کار می‌کنند. اگر ایشان ضربدر روی لیست می‌زد و می‌گفت پول نداریم و نمی‌توانیم بازیکن بگیریم هیچ کدام از این مشکلات به وجود نمی‌آمد. بنا بر این است که صداقت داشته باشیم و بتوانیم با همدیگر کار کنیم و وظیفه‌مان را درست انجام بدهیم. مشکلی با هم نداشتیم و نداریم و فقط بر سر مسائل مالی و جذب بازیکن برخی مسائل وجود دارد. ما بارها با هم صحبت کردیم و حتی به ایشان گفتم با همین بازیکنان ادامه می‌دهم. دلخوری‌ام هم فقط به این خاطر بود که نمی‌توانستیم بازیکن بگیریم. با این حال من وقتی بازیکن را می‌بینم و با او صحبت می‌کنم اما بعد از 20 روز می‌گویند نمی‌توانیم بازیکن بگیریم یعنی چه؟ من در این فوتبال عمر گذراندم و می‌دانم این یعنی چه.
من قراردادم را 5 میلیارد کم کردم. اتفاقاتی که افتاده عجیب است. من فقط درباره بازیکن بحث داشتم و موفقیت تیمم را می‌خواهم. کدام باشگاه لیگ برتری شرایط ما را دارد؟ تیم‌های دیگر را می‌بینید. بازیکنان ما کمتر از سایر تیم‌ها گرفته‌اند. امسال قرارداد کادر و بازیکنان پرداخت نشده و ما هیچ صحبتی نداشتیم. هواداران اما از من نتیجه می‌خواهند. در فوتبال همه چیز مشخص است.
آن روز ایشان فرمودند اگر شرایط استقلال خوب بود به من و شما نمی‌دادند. اینگونه نیست. به من می‌دادند، اما به شما نه. من سه سال قبل با استقلال مذاکره کردم، پارسال هم با آقای آجورلو صحبت کردم و ترجیح دادم در فولاد بمانم. اتفاقا همکاری با آقای آجورلو را اشتباه کردم که از دست دادم. ایشان مدیر من بوده است.
من خارج از چارچوب حرفی نزدم. ایشان می‌گوید نتیجه بگیر، اما می‌گویند اگر چهارم و پنجم و ششم شوید حمایت می‌کنیم. این حرف را نزنیم چون مشخصا همه چیز نتیجه است. این حرف را نزند. اگر اینطور است هم ممنون هستم. از طرف دیگر به دستیار من نگویند شما بیا دستیار مربی خارجی شو!
این حرف‌هایی که می‌زنم همه‌اش راست است؛ اگر هرکدام ازحرف‌هایم راست نیست، بیایند و بگویند. من به ایشان بازیکن معرفی کردم، بعد رفته‌اند از استراماچونی و کمک‌هایش استعلام گرفتند. استراماچونی محترم است، اما نظر مربیان متفاوت است. اصلا حق ندارند از استراماچونی سوال کنند! به چه حقی ایشان نظر داده‌اند؟ اگر بازیکن خوب باشد، من جواب می‌دهم و اگر بد هم باشد، من جواب می‌دهم.
شما با مربیانی در ارتباط هستید که از آنها درباره بازیکن سوال می‌کنید. بحث فنی با من است و اینها بازیکنانی هستند که مورد تایید من هستند. حتی اگر بد باشند هم مورد تایید من است. اینها مسائلی است که باعث ناراحتی می‌شود. باعث می‌شود من با این همه سابقه و تجربه فکرهایی کنم که برخلاف مدیریت باشگاه ذهنم بهم بریزد.
من سالی که به استقلال آمدم، از لالیگا آمدم و کاپیتان اوساسونا بودم. کاپیتان تیم ملی ایران بودم و شرایطم مشخص است. هنوز هم از آن زمان پولی را طلبکار هستم. من که بحث مالی با استقلال نداشتم. من روز اول سوال کردم، گفتم تیمی را می‌خواهیم که قابل احترام باشد و در لیگ بجنگیم.
من لیستی که از بازیکنان پرینت گرفتم و دادم، موجود است. ایشان نگفت نمی‌توانیم بازیکن بگیریم. ایشان ناگهان گفتند باشگاه باید سقف را رعایت کنیم. صحبت کردیم به جای 4 بازیکن دو بازیکن بگیرم تا بحث نقل و انتقالاتی‌مان خوب پیش برود. این صحبت‌ها را به خود ایشان گفتم اما دفاعیه‌شان همین سقف قرارداد است. من می‌خواستم با مبلغ کمتر از آن 4 بازیکن دو بازیکن بگیریم. دست دادیم و قرار شد این کار را بکنیم. من با بازیکنان صحبت کردم و کار را جلو بردم، اما ایشان گفتند نمی‌توانیم بازیکن بگیریم. از آن زمان مشکلات درست شد. قبل از آن همه چیز خوب بود.
ایشان می‌گفت وقتم روی جذب بازیکن است اما از 4 بازیکن 3 نفر را نگرفتید! الان فکر کنم از آسمان پول ریخته پایین و گفته‌اند بازیکن بگیرید. من هم نمی‌دانم چه شده است.
هرجور فکر کنید با روح و روان خودم و تیمم بازی شد. دوستانی که با من کار کرده‌اند، من را می‌شناسند. من تمام تمرکزم همیشه روی تیم است. امسال تنها سالی است که من هیچ تمرکزی نداشتم. الان بعد از سه ماه می‌گویند بازیکن بگیر. خب سه ماه پیش می‌گرفتید!
می‌دانم دغدغه مدیر تیم من باشگاه است اما چرا هفته پیش حرف زدید؟ هرچه هست الان دو بازیکن می‌توانیم بگیریم اما بازیکن خوبی وجود ندارد. در اسپانیا و هلند و پرتغال و انگلیس و ... بازیکن خوب بیرون می‌ماند که ما جذب کنیم؟ اگر هم بازیکن خوبی باشد و در شان استقلال باشد، جذب او سخت است.
من صحبت‌هایم را می‌کنم؛ خدا ناظر اعمال ما است و هواداران تصمیم گیری و قضاوت می‌کنند. آریا برزگر حضور دارد و می‌توانید از او سوال کنید. بازیکن با حجت کریمی و علی امیری و ما توافق کرد و قرارداد بست. یک ماه با تیم من تمرین کرد و بعد بازیکن رفت! در دفتر پیش من نشستند و قسم جلاله خوردند که او بازیکن ما است و از او شکایت می‌کنیم و باید برگردد. روز بازی گفتند کارت بازیکن را گرفته‌اند، گفتیم بیانیه بدهید و شکایت کنید، نکردند. بازیکن هرچه بود، رفت!
چیزهایی هست که من نمی‌توانم بگویم. اینها خانوادگی است، آقای خطیر هم برخی مسائل را جواب نمی‌داد. ایشان صحبت کردند، اما با اجازه من نبود. من بازیکن عراقی را می‌خواستم اما وقتی دیدم پول نیست، گفتم بفرمایید. چون اگر پول نیست بازیکن خارجی مرا بگیرد، این هم باید برود! برزگر را هم می‌خواستم، افراد در جلسه هستند، قسم خانواده‌شان را خوردند و گفتند غیرقانونی رفته است. این بازیکن زیر 23 سال را ما حتی هزار تومان از او نگرفتیم. بعد به تیم دیگری رفت و اتفاقی افتاد که در شخصیتم نیست درباره‌اش حرف بزنم!
آمار بازیکن را برای من فرستادند. من دنبال بازیکن خارجی بودم و بررسی کردم. نوشتم که این خوب بود! بعد گفتند نکونام گفته بیاید. بازیکنی که من رزومه‌اش را دادم نگرفتند، بعد بازیکنی که پیام دادم: «خوب بود» به ایران آمده است! او چگونه آمد اما گوستاوو بلانکو هنوز به ایران نیامده است؟
باشگاه باید بازیکنی که من تایید می‌کنم را جذب کند. نیاز هست نامه بدهم، بگویند. به سرپرست بگویم، بگویید تا بگویم. من در اسپانیا بازی کردم و در کشورهای عربی هم بوده‌ام. آنجا مربی می‌گوید هافبک و دفاع راست می‌خواهم، مدیران می‌گویند این چند نفر هست و مربی انتخاب می‌کند. در ایران اما مربی باید با بازیکن صحبت کند و گاهی من با بابای بازیکن هم صحبت کردم. اسم می آورم که برای بازیکن خودم با برادر بازیکن صحبت کردم. ته ماجرا من باید تایید کنم، خواهش می‌کنم این چیزهایی که اتفاق افتاده را بدتر نکنید!
شک نکنید 10 سال دیگر پیشنهاد حجت کریمی بیاید، قبول می‌کنم. آنهایی که با من بزرگ شده‌اند می دانند چقدر من و خانواده‌ام استقلالی هستم. زمانی که می‌توانستم در اوساسونا بمانم و مربیگری را دنبال کنم، به استقلال آمدم. آقای فتح الله زاده می‌دانند که یک باشگاهی با سامسونت پر پول آمدند تا مرا ببرند اما من نرفتم. من پله پله جلو آمدم. دوران بازی اینگونه بود و مربیگری هم همینطور. من سختی‌ها را تحمل می کنم. به عنوان کسی که سختی‌های زیادی در فوتبال دیده ام، این چیزها مشکلی نیست. اما برخی مسائل را نمی‌توانم تحمل کنم. الان هم هر حرفی زدم، راست است. یک کلمه اش دروغ بوده، بیایند و بگویند.
همه ضرر این اتفاقات برای هواداران و باشگاه استقلال است. اگر من سرمربی تیم نتیجه نگیرم، استقلال نتیجه نگرفته و هوادار ناراحت می شود. استقلال همیشه استقلال است و اگر امسال موفقیت حاصل نشود، اتفاقات بدی می‌افتد. هوادار انتظار دارد. حداقل 5 تیم بالای سقف خرج کردند، بعد ما بنشینیم و بگوییم سقف را رعایت می‌کنیم؟ همه چیز باز است، نیاز به حرفی نیست. شما قبول دارید همه تیم ها سقف بودجه را رعایت کرده‌اند؟
شما می‌گویید تیم باید برای قهرمانی بجنگد. مطمئن باشید هیچ تیمی برای هشتم شدن نمی جنگد. ما با همین تیم و همین بازیکنان گفتیم دو بازیکن دیگر داشته باشیم برای مدعی بودن می جنگیم. ما آن دو بازیکن را هم نگرفتیم. 4 هفته از لیگ گذشته و الان تعطیلات است، اما بازهم بازیکنی اضافه نشده است. در این شرایط سبحان خاقانی و امید حامدی فر هم سر تمرین نمی‌آیند.
من پشت سر بازیکنانم گفته ام و تو روی آنها هم می گویم. این بازیکنان استقلال را باید سر تا پایشان را طلا گرفت. بازیکنی که از پارسال 70 درصد طلبکار است و امسال برای تیمش بازی می کند، این بازیکن ارزشمند است. من به عنوان مربی این بازیکنان را دوست دارم و هرروز به آنها می گویم دمتان گرم. اما یکطور نباشد که هیچ اتفاقی نیفتد. لیگ شروع شده و چند روز دیگر ادامه می یابد. کی قرار است اتفاقی بیفتد؟
صحبتی که با سازمان لیگ داشتیم، این است با توجه به اینکه تیم امید بازیکن داریم و دوست داریم همکاری داشته باشیم، تا زمانی که تیم امید بازی دارد و بازیکنان ما نیستند، ما بازی نکنیم. این چیزی است که بر اساس آن برنامه ریزی کرده ایم. هر زمانی تیم امید از بازی‌های آسیایی برگردد، پنج روز بعد اولین بازی ما انجام می‌شود.
هیچ اطلاعاتی از گوستاوو بلانکو ندارم؛ نمی دانم، چه بگویم. من هم مثل شما هستم و هرچقدر شما اطلاع دارید، من هم اطلاع دارم.
در فوتبال ایران مربی، بازیکن می گیرد. کدام تیمی در ایران حضور دارد که بازیکن بگیرند و به مربی بگویند با او کار کن. شاید یک تیم دیگر اینگونه باشد. در لیگ ایران از همه مربیان بپرسید که آیا مدیرعامل می تواند به شما بازیکن بدهد؟ اصلا در ایران این فرم انجام نمی شود. قهرمان نمی‌شویم، اما باید برای آن تلاش کنیم
فوتبال اینگونه نیست. مگر در بارسلونا و رئال می‌توانند بگویند امسال تیم برای قهرمانی نمی‌جنگد؟ ما باید برای قهرمانی بجنگیم، تهش هم قهرمان نمی‌شویم، اما باید تلاشمان را بکنیم. این ها به هم وصل است. این فوتبالی است که ما دیده‌ایم. بعد از دو ماه نمی‌توانیم بگوییم پول و اسپانسر نداریم
من مشکل و خصومتی با کسی ندارم. در هر تیمی که بوده‌ام برای منافع تیمم همه وجودم را گذاشته‌ام. مسئولیت گردنم است. الان اگر روی خط آمدم، به خاطر استقلال و تیم‌مان است. اینگونه که اسپانسر نبوده و پول نیست را از اول فصل می‌دانستیم. الان دیگر نباید این حرف را بزنیم. دو ماه گذشته و باید اتفاقات خوب در باشگاه بیفتد.
گزارش: حسن امامقلی