پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه

متولد دوست داشتنی نیمه شهریور 

برای دهه های متمادی صبح های شنبه برای خیلی از مردم معنایی فراتر از نخستین روز هفته را داشت.

به گزارش پایگاه خبری البرز ورزشی: صبح اولین روز هفته مصادف بود با شروع چالش خرید کیهان ورزشی یا دنیای ورزش. دو نشریه ای که یک هفته برای شماره جدید آن صبرمی کردیم.

برای بسیاری از هم نسل های من که تازه وارد دوران نوجوانی شده بودند، دنیای ورزش به خاطر کاغذ گلاسه با کیفیت، عکس های رنگی زیبا و پوسترهای وسط کم نظیر، یک نشریه به غایت ایده آل بود. البته به جز صفحات گلاسه ای، صفحه هایی که با کاغذ معمولی و با چاپ سیاه و سفید هم منتشر شده بود اهمیت داشت چراکه مهمترین اتفاق های آخر هفته را بازتاب می داد.

جلد نشریه معمولا برگرفته از مهمترین اتفاق هفته قبل بود که با یک  یا چند عکس رنگی با کیفیت مخاطبان را برای خواندن خود ترغیب می کرد. حال آنکه یک هفته از آن رخداد گذشته بود اما انگار برای هیچکس مهم نبود. حتی لوگوی مجله هم که به شکل چند رنگ طراحی شده بود به عنوان یکی از جاذبه های نشریه به ما چشمک می زد.

در دورانی که متقاضی برای خرید هر شماره این مجله بیشمار بود،  کسی که می توانست دنیای ورزش را تهیه کند انگار به یک ثروت بزرگ رسیده بود و ضمن فخرفروختن به اطرافیان  قادر بود یک هفته خود را با خواندن چند باره مطالب و حتی زیر و رو کردن آگهی های مجله سرگرم کند.

افرادی هم که نتوانسته بودند مجله را تهیه کنند، از طریق دوست، همسایه یا آشناها به دنبال تهیه مجله و حتی خواندن عاریتی آن بودند.

خیلی ها هم از قبل با روزنامه فروش محل ساخت و پاخت می کردند  تا مجله را برای آنها نگه دارد و به سایر تشنگان دنیای ورزش با خنده ای تلخ  بگوید: نداریم.....تمام شد!

چه بسیار نوجوانان عاشق ورزش که وقتی تصاویر رنگی قهرمانان اسطوره ای و محبوب خود را می دیدند با قیچی به جان مجله می افتادند و بدون توجه به صفحه پشتی، عکس را قیچی می کردند یا آن صفحه را کلا جدا می کردند!

جلد کردن کتاب های درسی با صفحات مجله هم برای خود عالمی داشت. برای خیلی از ما که دوست داشتیم همیشه با «دنیای ورزش» باشیم، کندن چهارصفحه از مجله به بهانه جلد کردن کتاب بهانه جذابی بود برای نگاه  به صفحات کنده شده مجله در کلاس درس!

 برای افراد پا به سن گذاشته و به عبارتی همان خواننده های باتجربه هم خواندن مطالب و تحلیل ها بیشتر از عکس های رنگی جذابیت داشت.

 ویژگی مهم آن سال های دنیای ورزش، پرداختن به یک اتفاق مهم مثل جام جهانی، المپیک یا بازیهای آسیایی طی چند شماره پی درپی بود که خواننده را از زوایای مختلف در جریان یک رخداد قرار می داد. روندی که هم اکنون در رسانه ها وجود ندارد و همه چیز فدای سرعت انتشار خبر شده است.

خلاصه اینکه تا قبل از فراگیری اینترنت و آغاز دوران انفجار اطلاعات، هر کسی به نوبه خود از این نشریه پربار لذت می برد و کمتر کسی حاضر می شد حتی یک نسخه مجله را هم حفظ نکند.

اما شروع داستان این نشریه به یادماندنی سال ۱۳۴۹ برمی گشت. ۱۴ شهریور آن سال و یک روز قبل از بازی ایران و پاکستان در جام عمران منطقه ای، تصاویرچند تن از  توپچی های کشورمان روی یک توپ فوتبال در جلد تشریه تازه متولد شده نقش بست و تیتر بزرگ جلد مجله به پرسش درخصوص ترکیب تیم ملی در این مسابقه اختصاص داشت.

سال های زیادی گذشت و بعد از پشت سرگذاشتن عصر نشریه ها و هفته نامه های گوناگون و ورود به دوران روزنامه های ورزشی،  از ابتدای دهه ۸۰ کل نشریه رنگی شد. دیگر از کاغذ با کیفیت  گلاسه و صفحات سیاه و سفید آخر هفته  خبری نبود و همه صفحات یکدست شد.

در تغییری دیگر انتشار نشریه از شنبه به دوشنبه موکول شد. کم کم لوگوی نشریه هم متفاوت شد و انگار باظهور پدیده ای به نام اینترنت این مجله هم دچار دگردیسی شده بود و به تدریج  از ویژگی های قدیمی دنیای ورزش کاسته می شد.

به نظر من که حتی مدت کوتاهی هم افتخار حضور در تحریریه دنیای ورزش را داشتم،  نوعی سرگردانی در مواجهه با دنیای جدید ارتباطات وعدم تعامل موثر با نسل جدید، باعث افت جایگاه این نشریه شد.

حتی در دو دهه پایانی عمر دنیای ورزش کم نبودند افرادی که درمواجه با من و درحالی که از تداوم انتشار نشریه خبرنداشتند، با دیدن یک نسخه از مجله، سوال می کردند مگر هنوز دنیای ورزش منتشرمیشه؟

درواقع دنیای ورزش با انبوهی از خاطرات ریز و درشت، بسیاری از مطالب خواندنی و کلی نگاتیو عکس های منتشر شده و منتشر نشده، قربانی عدم وجود تدبیر درست مدیران خود در شناخت مقتضیات رسانه ای عصر جدید شد و درحالیکه یک سرمایه باارزش برای رسانه های ورزشی ما بود، در فضای پرشتاب آمیخته با هیجان های کاذب ورزش ما  روز اول مرداد ۱۳۹۷غریبانه از دنیا رفت.