پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه
واقعیت ها از پشت عینک تیره

دبیر را درست قضاوت کنیم

عینک تیره را کنار بگذاریم، فراموش نکنیم که ما از مسابقات قهرمانی جهان صحبت می کنیم جایی که همه عنوانداران بزرگ کشتی جهان به ویژه قهرمانان المپیک در بلگراد پنجه در پنجه یلان ایرانی افکنده اند تا پیش از رویداد مهم قرن یعنی المپیک پاریس همدیگر را در بوته محک و آزمایش قرار دهند.

در این رهگذر آنهایی که اهل فن هستند و هدف غایی خود را کمک به تیم ملی و اعتلا و ارتقای موقعیت ممتاز کنونی قرار داده اند می دانند که کنار گود نشستن و از دور دستی بر آتش داشتن با واقعیت ها و حقایقی که در جهان ورزش می گذر سنخیتی ندارند به ویژه افرادی که به جای واقع بینی همواره از کاه کوه می سازند تا حقایق را آنگونه که هست به منصه ی قضاوت مردم نگذارند.

درباره عملکرد تیم ملی کشتی آزاد در جام اتحادیه جهانی کشتی با چه معیاری مقام نایب قهرمانی را متر می کنیم و آن را برنمی تابیم و به چای اقامه ی دلایل فنی سعی می کنیم که علیرضا دبیر را زیر سوال ببریم؟ مردی که از نظر ساختاری شرایطی را برای کشتی ایران به وجود آورده که مورد رشک و حسادت جهان کشتی است.

برای اثبات این حقایق دعوت می کنیم که نیمه پر لیوان را هم ببینیم و سری به امکانات و تاسیسات بی نظیر فدراسیون کشتی بزنیم که بدون تردید قرن ها برای ورزش ایران با افتخار می ماند.

برای اینکه جوان های ما به رشد و تعالی واقعی برسند این امکانات مدرن ساخته شده است تا وقتی که بنای کافی و سر بنای مستحکم نداشته باشیم نمی توانیم سایه ساری زیبنده داشته باشیم. برای ما که از نزدیک در صربستان رخداد های جام اتحادیه بین المللی را تعقیب می کنیم واقعا عجیب است که عده ای کنار گود بنشینند و اشتباهات فردی ورزشکاران را به حساب دبیر بگذارند.

اگر پدر فلان کشتی گیر نتوانست در صربستان حضور پیدا کند چرا رئیس فدراسیون را زیر سوال می بریم، اگر قرار باشد والدین همه ورزشکاران مدعی حضور در صحنه های بین المللی باشند کدام تشکیلات در دنیا می تواند خواسته های آنها را برآورده سازد؟

اگر دبیر با آن همه افتخارات ریز و درشت جهانی و تحصیلات عالیه تربیت بدنی و جانفشانی هایی که برای اعتلای نام ایران در قالب یک کشتی گیر فخر آفرین نظرات و تجربیات خود را در بیرون از تشک به ورزشکارانش انتقال دهد پس مسئولیت پذیری و دلسوزی چگونه تجلی می یابد؟

انتظار ما از خانواده های ورزشکاران گرانقدر که عزیزان ما هستند و منتقدانی که دل در گروی نام زیبای وطن دارند این است که رفیقان وقت تنگ باشیم و به جای کمک به حل ضعف های اعتمادی و نشان دادن راهکار های اصولی دست به خودزنی و تخریب خادمان واقعی همانند علیرضا دبیر نزنیم که فردا افسوس از دست دادنشان را بخوریم.

نویسنده: رضا اسماعیلی