پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه
نیم نگاه

امیررضا معصومی بر سر دو راهی

فدراسیون کشتی جمهوری آذربایجان پیشنهاد وسوسه برانگیزی به آزادکار جوان وزن ۱۲۵ کیلوگرم کشورمان ارائه کرد.

جمهوری آذربایجان در تلاش است تا در سنگین وزن رقابت‌های کشتی المپیک پاریس بتواند با مدال دست پیدا کند و بر همین اساس قصد دارد امیررضا معصومی دارنده نشان طلای نوجوانان، جوانان و امیدهای جهان کشورمان را به خدمت بگیرد این موضوع نیز به جایی کشیده شده که باید مسئولان فدراسیون کشورمان نظر نهایی خود را اعلام کنند.

فردین معصومی قهرمان سابق کشتی آسیا، جهان و پدر امیررضا به البرز ورزشی گفت: پسرم پیش از این از آمریکا برای ادامه تحصیل و ورزش قهرمانی پیشنهاد داشت و برخی از کشور های حوزه ی خلیج فارس هم خواستار وی شده بودند اما الان به صراحت می گویم اولویت امیررضا ایران است.

او افتخار می کند که با کسب پیروزی های خود دل مردم کشور خود را شاد سازد و من هم همین عقیده را دارم و همه ی قهرمانان ما خود را وابسته به ملت و کشور عزیز می کند اما برای حفظ استعداد های جوان باید برنامه ریزی مطلوبی داشت.

فردین معصومی پدر قهرمان جوان سنگین وزن ایران در خصوص پیشنهاد جمهوری آذربایجان به پسرش اظهار کرد: برای این موضوع جبرئیل حسنوف (سرمربی) به نمایندگی از فدراسیون جمهوری آذربایجان خواهان آن است تا امیررضا برای این کشور کشتی بگیرد. در این خصوص هنوز هیچ تصمیمی نگرفتیم و باید با فدراسیون و علیرضا دبیر مشورت لازم صورت گیرد

دارنده مدال نقره سنگین وزن جهان اضافه کرد: با علیرضا دبیر و کادرفنی کشتی آزاد جلسه‌ای خواهیم داشت که اگر نیاز است که امیررضا زیر پرچم ایران کشتی بگیرد من نیر حرفی ندارم ولی در غیر این صورت باید تصمیم نهایی برای او گرفته شود.

معصومی در پاسخ به این سوال بهتر نبود که امیررضا در ترکیب بازی‌های آسیایی بیشتر بهره برده می‌شد، گفت: من احترام زیادی به کادرفنی و امیرحسین زارع قائل هستم، ولی اگر نفر اول به جهانی اعزام می‌شود بهتر است که نفر دوم به بازی‌های آسیایی برود ولی کادر فنی تصمیم دیگری برای فرزندم گرفت. امیررضا سرباز تیم ملی و کشورش است و برای آینده حرفه‌ای او باید فدراسیون و کادرفنی کشتی آزاد تصمیم نهایی را زودتر بگیرند.

کما اینکه ارسلان دیگر کشتی گیر جوان ایران هم که راهی صربستان شد هرگز کشورش را فراموش نکرد اما به خاطر پیدا کردن فرصت های بهتر راهی آن سوی مرز ها شد.

نویسنده: حسین علی اسماعیلی