پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه

عزم ملی و الگو برداری مدون علاج فوتبال ما

این فاجعه نیست این حقیقت فوتبال است.

ناکامی و حسن ختام تلخ دیگری باز هم برای تیم ملی فوتبال امید کشورمان با شکست برابر هنگ کنگ و حذف در مرحله یک چهارم نهایی رقابت های آسیایی هانگژو رقم خورد تا تنها به فاصله حدوداً یک ماه از حذف تیم فوتبال امید کشورمان در مرحله گروهی انتخابی المپیک

۲۰۲۴ پاریس اینبار هم با برگ زرین دیگری از ناکامی در بازیهای آسیایی، پازل تیم امید در این زمینه تکمیل شود.

این وضعیت و ناکامی در حالی رقم خورد که پیش از این مسئولان و متولیان فدراسیون فوتبال و کمیته ملی المپیک کسب مدال را برای تیم ملی فوتبال امید کشورمان در این رقابت ها را تصور می‌کردند، نگرش و تفکری بس اشتباه و بدور از منطق و هرگونه استدلال و تحلیل فنی، زیرا اگر به وضعیت و عملکرد چند ماهه تیم تحت هدایت عنایتی بنگریم رقم خوردن چنین اتفاقی دور از ذهن به نظر نمی‌رسید و حال که خیلی از کارشناسان و اهالی فوتبال شکست برابر هنگ کنگ را در این مرحله از بازی‌های آسیایی هانگژو چین یک فاجعه قلمداد می‌کنند.

 اما به نظر نگارنده این باخت نه تنها فاجعه نبوده بلکه حقیقی تلخ و عیان از حال و روز این روزهای تیم فوتبال امید و فوتبال کشورمان است فوتبالی که با مدیریت و تفکرات عجیب و غریب مسئولانش اصلاً مشخص نیست چه استراتژی و هدف گذاری را برای رسیدن به موفقیت دنبال می‌کند زیرا فوتبال ما اکنون در مسیری در حرکت است که انتهای قصه آن را در عرصه بین‌المللی ، هم در بخش باشگاهی و هم در بخش ملی می توان تلخ تر از آنچه هست تصور کرد. 

زیرا اینک که رقیبان کشورمان در همین گوشه و کنار خودمان با هزینه های سرسام آور و برنامه ریزی های مدون به دنبال پیشرفت بیش از پیش فوتبال کشورشان برای رسیدن به اهداف بالاتر هستند، ما هنوز در پیچ و خم کشمکش و هماهنگی بین باشگاه‌ها با مربیان تیم ملی برای در اختیار گرفتن بازیکنان برای بازیهای باشگاه‌های آسیا یا بازی‌های پیش روی تیم های ملی بالا و پایین می پریم و شگفتانه تر آنکه در ابتدایی و بدیهی ترین مسایل فوتبال من جمله در برنامه ریزی دقیق و منظم برای برگزاری رقابت های لیگ برتر به اصطلاح حرفه ای خودمان و حتی در باز سازی و ترمیم چمن ورزشگاه آزادی و این دست از موارد عاجز و مستأصل مانده ایم که این نشان دهنده یک بی نظمی و بی برنامه گی سریالی و تأسف بار در کنار ضعف ساختاری و مدیریتی فوتبال کشورمان است.

لذا با ادامه این وضعیت دیگر باید چه انتظاری از رسیدن به موفقیت و پیشرفت روز افزون فوتبالمان در رقابت های پیش رو از جمله کسب نتایج مطلوب برای تیم ملی فوتبال بزرگسالان کشورمان در حد نام و اعتبارش در جام ملت های آسیا را متصور بود، فوتبالی که باید اذعان کرد که متأسفانه متولیانش آن را بر روی ریل یک قطار افسار گسیخته ای قرار داده اند که اصلاً هدف وانتهای مقصدش مشخص نیست. 

این در حالی است که اینک مشاهده می‌کنیم که رقیبان ما در کشورهای حاشیه خلیج فارس چگونه برای پیشرفت بیش از پیش فوتبال کشورشان با یک برنامه ریزی دقیق و مدون در کنار یک عزم ملی به دنبال قدرت نمایی در این عرصه هستند اما ما اکنون لاجرم در این زمینه پله پله در حال پسرفت هستیم و اگر اقدام عاجل و اصولی را در این باره نکنیم در آینده ای خیلی نزدیک این قبیل نتایج و ناکامی ها جز لاینفک و جداناشدنی فوتبال ما خواهد شد در حالی که نیک می‌دانیم که نزدیک به دو دهه است که کشورهای ژاپن، کره جنوبی و استرالیا مسیر پیشرفت فوتبالشان را از ما جدا کرده اند اینک نیز داریم.

پیشرفت و فاصله گرفتن جایگاه روز افزون فوتبال امثال عربستان، قطر و امارات را نسبت به خودمان در سطح بین‌المللی مشاهده می‌کنیم بنابراین تا فرصتی باقی مانده است می توان با یک عزم ملی و راسخ هم از سوی دولتمردان کشور و هم از سوی اهالی و متولیان فوتبال در کنار بهره گیری دقیق از الگوی بسیاری از کشورهای صاحب سبک فوتبال، یک برنامه ریزی اصولی و ساختاری میان مدت و بلند مدت را هم از لحاظ اقتصادی و توسعه یافتگی فوتبال و هم از بعد پیشرفت فنی آن انجام داد تا زیبای های این صنعت پر طرفدار و جذاب را برای کشورمان شاهد باشیم و نه ناکامی و تلخی آن را.

نویسنده: آتور چهاربخشی