چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه
قحط‌ الرجالی در فوتبال

دلایل بقای مربیان ناکام

این فصل برخلاف فصول گذشته شاهد تداوم فعالیت‌ مربیان ناکام در لیگ برتر هستیم.

اگر بخواهیم با فصل گذشته مقایسه کنیم، تا همین حوالی هفته دهم حداقل دو سه مربی تغییر کرده بودند اما در شرایط فعلی این فقط باشگاه فولاد است که سرمربی تیمش را تغییر داده و یک خارجی را جانشین او کرد.

در حال حاضر از بین تیم‌های پایین جدول مهدی رحمتی و سیروس پورموسوی استعفا داده بودند اما همان‌طور که در هفته‌های ناکامی تیم مس رفسنجان با استعفای ساکت الهامی مخالفت شد، با کنار رفتن رحمتی و پورموسوی نیز موافقت نشد.

در این بین نه‌تنها خبری از اخراج نبود بلکه باشگاهی نظیر پیکان با وجود نتایج نامطلوب رسول خطیبی، تصمیم به تمدید قراردادش گرفت که در لیگ ایران کمتر تا این حد انعطاف دیده بودیم. اگر به عقب‌تر برگردیم حتی می‌توانیم بگوییم صبر مدیران آنقدر پایین بود که تغییرات روی نیمکت مربیان به اوج خود رسیده بود اما در این دو سال چه اتفاقاتی رخ داده که مدیران صبورتر شده و حتی به قیمت نتیجه نگرفتن تیم و قعرنشینی‌ حاضر به تغییر سرمربی نیستند؟

طی سال‌های اخیر همواره ثابت شده تغییر چندان کارساز نیست و شاید به همین دلیل است که اغلب مدیران تمایلی به تغییر سرمربی خود ندارند اما قطعا این اتفاق دلایل دیگری نیز دارد که در ادامه به آن می‌پردازیم.

سقف بودجه و محدودیت‌های مالی از عواملی است که اجازه نمی‌دهد مدیران باشگاه‌های فوتبال همچون گذشته با اعتماد به ‌نفس بیشتری، نتیجه نگرفتن تیم را به گردن سرمربی انداخته و او را اخراج کند. حضور سرمربی جدید مستلزم تسویه‌حساب با سرمربی قبلی است و در غیر این صورت امکان ثبت قرارداد جدید در سازمان لیگ وجود ندارد.

یکی دیگر از دلایلی که اجازه نمی‌دهد مدیران به سرعت با مربیان خود قطع همکاری کرده و به اخراج یا استعفای آنها تن دهند، قحط‌ الرجال در فوتبال ایران است. شرایط به شکلی است که مدیران نمی‌دانند در صورت اخراج و برکناری مربی فعلی از چه کسی باید به‌عنوان جانشین استفاده کنند.

سطح اغلب مربیان یکسان است، چرخش ورود مربیان جدید به لیگ برتر تقریبا به حالت ساکن درآمده است، اغلب مربیان در تیم‌های خود مشغول به کارند و تعداد کمی مربی موفق در لیگ داریم.

یکی دیگر از دلایلی که اجازه نمی‌دهد چرخه مربیان تغییر کرده و نفرات جدید وارد لیگ برتر شوند، ایجنت‌های رسمی یا همان دلال‌های فوتبال هستند. اغلب دلال‌های حاضر در فوتبال با مربیان خاصی کار می‌کنند و جالب اینکه مربیانی که با دلال خوبی کار می‌کنند، همیشه تیم داشته و بازیکنان درجه یک را در اختیار می‌گیرند.

در نتیجه این مربیان قدرت پیدا کرده و جایگاه خود در لیگ را تثبیت می‌کنند. در واقع به واسطه همین دلال‌هاست که چرخه ورود مربی به فوتبال معیوب مانده و تقریبا هر فردی که می‌خواهد به‌عنوان مربی فعالیت کند یا باید از کانال آنها عبور کرده یا حداقل به یکی از کانال‌های مربوط به آنها وصل باشد.

تا چندی پیش فشار هواداران عاملی برای برکناری و اخراج مربیان بود.‌ ابتدای فصل هم این اتفاق برای تیم فولاد و علیرضا منصوریان رخ داد اما اتفاقی که اخیرا در فوتبال شاهد آن هستیم، حمایت هواداران از یک مربی خاص فارغ از هر نتیجه‌ای است؛ یعنی وقتی هواداران مربی را بخواهد، با حمایتی که از او انجام می‌دهد این امکان را از باشگاه گرفته و به مدیران باشگاه اجازه نمی‌دهند تا مربی را که نتیجه نمی‌گیرد، اخراج یا برکنار کنند.

گزارش: نیلوفر مژدهی