چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه
دورهمی شیرین یک جمع ورزشی

گارد همیشه باز در رینگ رفاقت!

دیروز فرصتی پیش آمد تا با تنی چند از خبرنگاران ورزشی و فوتبالیست های ادوار گذشته در رستوران پیتزا پنتری واقع در قایم مقام فراهانی دیدار و گفتمانی داشته باشیم.

مکانی که به گفته اهالی سینما یکی از مراکز قدیمی فرهنگی و هنری ایران زمین محسوب می شود و خاطرات زیادی از حضور گاه و بی پاهی بزرگان ورزش و سینما مانند زنده یاد ناصرخان حجازی در دل خود دارد.

میهمانان این دورهمی حاج رضا اسماعیلی؛ بوکسور سابق تیم ملی و مدیرمسئول روزنامه شوت ورزشی که از زندگی ورزشی و عشق به حرفه خبرنگاری گفت، از اوج خودش و پنجره ای که رو به کودکی باز می شد، از سفر های ورزشی و چشیدن طمع تلخ و شیرین زندگی و از شور و شوقی که به پرواز درآمده بود. حاج رضا در رینگ رفاقت همیشه گاردش باز است.

آتیلا حجازی؛ فوتبالیستی که آقای پنالتی زن ایران لقب گرفته. او هیچ یک از پنالتی هایش را هدر نداد، آتیلا مثل یک تکه خورشید رو فوتبال تابید و رفت او هم مثل پدرش ناصر حجازی دلخوشی از این فوتبال پرحاشیه نداشت، امروز با مدرسه فوتبال ناصر حجازی تلاش می کند تا فرزندان این مرز و بوم را در جهت فوتبال مدرن سوق دهد.

حسن روشن؛ فوتبالیست خوب کشورمان در دقیقه نود و در وقت اضافی به جمع دوستان ملحق شد. سرعت، قدرت بدنی، دربیل زدن، تیز هوشی و شم بالای گلزنی از او یک حسن روشن ساخت تا نامش برای فوتبال کشورمان اعتبار باشد. دیروز به قدری خاطراتش جذاب و شنیدنی بود که چایم را با حرف های او شیرین کردم. حسن روشن هیچ وقت در زمین رفاقت دوستانش را دربیل نزد.

جمشید امیرخانلو؛ فوتبالیستی که انگار ریشه اش از فوتبال آب خورده است، توپ های آواره روی پایش گل می شد و ضربات سهمگین سرش در دستان هیچ دروازه بانی نمی چسبید و به ته تور می نشست. امیرخانلو هیچ وقت روی سر دوستانش نپرید و سر نزد.

محمود امامی؛ قایم مقام اجرایی حوزه هنری پیشکسوتان ورزش مدیر دلسوز و باکفایت مردی که قادر است هوای ابری یک خاندان را آفتابی کند. وی مانند نسیمی برمی خیزد تا روی گرفتاری هایت بوزد. محمود امامی تکیگاهی است برای دوستان و آشنایان چتر مهربانی اش همیشه باز است.

بهزاد میرابریشمی؛ مردی مهربان و دوست داشتنی و با اصالتی که قلبش به نازکی یک نی می ماند که در آن احساس و معرفتش را می نوازد و چقدر خوشحالم که خداوند ایشان را در مسیر زندگی ام قرار داده است.

رضا میرزاییان؛ خبرنگار پیشکسوتی که جوهر قلمش قبل از انقلاب روی تن خبرگزاری فارس خشک شده بود و بعد از انقلاب گلوی خبرگزاری ایرنا را تر کرد. نوشته هایش را به طرف خبرگزاری ها و نشریه های ورزشی سانتر می کرد و اکثرا تیتر یک می شد.

حبیب رحیمی؛ عکاسی که در سرما و گرما در زمین های ورزشی عکس های زیبایی گرفته است و در گرمای شرجی پیش از اینکه در هوا تبخیر شود در دوربینش بخار می شد. دیشب وقتی که عکس های ارسالی اش را دیدم حس کردم که با دوربینش نقاشی شده اند.

ابوالفضل قدیمی پور؛ یکی از باوفاترین و مهربان ترین مردان حوزه هنری است که با فوتبال هم گلاویز شده و از خاک خورده های این ورزش است. قدیمی پور مانند شکوفه های یک علفزار طراوت دارد.

جمشید حمیدی؛ خبرنگار کارکشته ای که با نوشته های نابش کمک زیادی به والیبال این مرز بوم کرد تا ورزش کشورمان از لالایی به خواب رفته بیدار شود و ستاره های آسمانش به دنیا چشمک بزنند.

گزارش: بهمن اسدی