پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه
بهانه ای برای چاپ کتاب یک کاپیتان

خانه دوست کجاست؟

سالهاست در جست و جوی خاطرات شیرین ورزش والیبال و انسان های نازنینی که وجودشان برکت و الهام بخش بود، چشم هایمان به خانه والیبال بود.

خانه ای که هرگز رنگ و روی آشنایی نیافت و مانند خود فدارسیون جولانگاه افرادی سفارشی شد که در نقش دایه های مهربان‌تر از مادر تا توانستند بر طبل دوری و مهجوری کوبیدند و با کمک فرصت طلبان چاپلوس گرد غربت پاشاندند تا شاید افتخارات بزرگ مردان و شیر زنان عرصه توپ و تور را در غبار گم کنند، اما مگر می شود رخ ماه را گل اندود کرد؟

این جبر روزگار است اما جبری به نام تاریخ را هم داریم دیر یا زود آسمان کدر کنونی والیبال با نور افشانی سترگ پنجه طلایی های ریشه دار دیروز و امروز ستار ه باران می شود .

دیروز اتفاقی زیبا برای بانویی فرهیخته و جمعی از والیبالی های حق شناس رقم خورد. رونمایی از کتاب کاپیتان اشرف (وحیدیان) از نخستین والیبال بازان تیم ملی که سر گروه تیمهای تاج و ملی بود ما را به شهر کتاب مرکزی در خیابان شریعتی کشاند وقتی که جمعیتی را گل به دست رویت کرده ایم که سبد سبد مهر و محبت و حق شناسی را نثار استاد اشرف وحیدیان از نخستین مربیان بین الملی والیبال کرده بودند، اشکها و لبخند هایی که به تصویر کشیده شد عرق شرم را بر پیشانی ما نشاند که این آیین دلپذیر باید از سوی متولیان والیبال برگزار می شد.

از آن نسل دلیر زنانی که مدال برنز بازی های آسیایی را برای کشور عزیزمان به ارمغان آورده بودند، فوق ستارگانی چون پری فردی و مهری خرازی و نسرین شکوفی، دکتر عدرا ملک و ماری تت و... باقی مانده اند اما ما حتی برای مینا فتحی و فرخنده صالح نازنین که از دار دنیا رفته اند هم کاری نکرده ایم.

زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست

شاید آن خنده که امروز دریغش کردیم 

آخرین فرصت خندیدن ماست

هر کجا خندیدیم زندگی هم آنجاست

زندگی شوق رسیدن به خداست

خنده کن بی پروا

خنده هایت زیباست

سوای خانم ها طاهره طاهریان، مهین فرهادی زاده، فریبا محمدیان نایب رئیس فدراسیون و امیررضا خادم رییس اسبق فدراسیون کشتی، دکتر فریده شجاعی همسر زنده یاد منصور پورحیدری ، نازنین ملایی قهرمان قایقرانی آسیا دیدن دکتر ثریا یگانه از ملی پوشان بلند پرواز دهه 50، فریبا حاجی ها نخستین کاپیتان تیم ملی بعد از انقلاب، ناهید حسینی آخرین پاسور تیم ملی و باشگاه تاج (اسقلال) و استاد حسین مهرانپور همکار استاد وحیدیان در دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی و چهره های دیروز وپریروز والیبال همانند زیبا خلج، فریبا سلیمانی، طوبا بهپوری و نسرین خزانی در آیین رونمایی از کتاب، دنیایی از لطف، صفا و مهرورزی بود.

ایرانیان به طور ذاتی سر شار از محبت و نیک اندیشی اند ...

این کتاب که در واقع تاریخچه ای از یادداشت و برداشت یک بانوی متقدم و روایتی از شرح احوال ورزش آکروباتیک والیبال در میان نسوان است توسط محمد عدلی روزنامه نگار جوان به رشته تحریر در آمده و از سوی پدرام الوندی، مدیر شهر کتاب بزرگ به زیور طبع و انتشار آراسته شده است ای کاش برخی عوامل فدراسیون که مختصص زدن خاک خورده های والیبال هستند کمی عرق و تعصب این دوستانرا در وجودشان داشتند که شوربختانه وجودی ندارند.

باید از زحمات دو همکار دیرین رسانه هیوا یوسفی عزیز و سرکار خانم لیلی خرسند به نیکی یاد کنیم که اداره و اجرای آیین تجلیل از اشرف والیبال و مراسم رونمایی از کتاب کاپیتان سنگ تمام گذاشتند.

خداوند را سپاس که رگه های جوانمردی و سپاسگزاری در ایران کهن و همیشه جاوید خشک نشده است از یاد نبریم ذهنیتی که انسان‌ها از همدیگر به جای می گذارند اهمیت زیستن را ارتقا می دهد وگرنه به قول بهرنگی همه آمده اند که یکروز بروند!

نویسنده: جمشید حمیدی