چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه
داستان غم انگیز یک تیم پرطرفدار

حق پرسپولیس این نیست

در ‌پرسپولیس چه می‌گذرد؟

این تیم پر طرفدار‌ که در داخل و خارج هوادارانش با شکست آن اشک می ریزند‌ و با پیروزی اش از شادی در پوست نمی گنجد، در‌ چه‌ مسیری قرار گرفته است که امروز شاهد دور شدن نفراتی ناب از اعضای خانواده این خانواده پرخاطره است، واقعا چه اتفاقی در درون این باشگاه افتاده که مهره سوزی رواج پیدا کرده است؟

گل محمدی، مربی که در یک فصل سه جام ارمغان آورد از خانه اش دور می شود، سید جلال بعد از استراحت نیم فصل و در شروع مجدد تمرینات راضی به قرار گرفتن در کنار تیم نیست، کریم باقری در حد نیم فصل از نیمکت پرسپولیس دور شده است، بازیکنان و اسطوره های دیگری وجود دارند که بین آنها با تیم محبوبشان فاصله افتاده است.

به راستی در پرسپولیس چه می گذرد؟ گل محمدی رفت تا برخی ها خوش به حالشان شود، متاسفانه گل محمدی بیشتر از هر کس از سوی پیشکسوتان باشگاه که فاقد خروجی قابل اعتنایی در فوتبال هستند، آسیب دید.

در پرسپولیس چه می گذرد که توان انتخاب یک مربی را ندارد؟ شاید انتخاب مربی باید متناسب با ذايقه ها باشد.

باور کنید پرسپولیسی که ما شناخت داشتیم و داریم، پرسپولیسی نیست که امروز دیده می شود، این تیم پر طرفدار نیاز به مردانی دارد که اهل فن، اهل قانون، اهل اقتصاد و مردی که مجموعه تیم و باشگاه و حتی جامعه فوتبال بر او احترام قائل شوند از این نمونه در فوتبال کشورمان کم دیده نمی شوند.

نویسنده: اکبر عزیزی