چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه
نیم نگاه

تحلیل یا منازعه عجیب و غریب

جام شگفتی ها به پایان رسید، قطری ها که از طریق ورزش به دنبال ایجاد هویت برای کشور خودشان هستند کم کم هیجانات ناشی از قهرمانی را کنار می گذارند و از هم اکنون به فکر تیم ملی آینده و مذاکره با سرمربی موفق خود هستند.

این واقعیت درباره ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و... نیز صدق خواهد کرد.

برای آنها دنیا به آخر نرسیده است اما ما در کشور خودمان به جای چاره اندیشی مقابل همدیگر گارد می گیریم و به جای تحلیل درست فرافکنی می کنیم.

تلویزیون که باید بیش از همه ملی اندیش باشد محل منازعه افراد عجیب و غریب شده است، تکه اندازی و متلک گویی جای حرف های منطقی را گرفته است از آن سوی برخی دیگر از همکاران رسانه ای ما که رفتارشان دیگر نخ نما شده بازیکنان را سیبل اهداف خود قرار داده اند و معدودی هم طرف کادرفنی را گرفته اند و در این بین بدون تردید هدف گم می شود و در سایه ی جنگ های زرگری که ایجاد شده ناکامی تیم ملی مشمول مرور زمان می شود.

ولی باید در اینباره ماه ها بحث کرد و به خصوص فدراسیون فوتبال با تشکیل جلسات فنی مشورتی دنبال جبران ناکامی باشد در این بین مباحث خودی و ناخودی را کنار بگذارد، در جست و جوی حقایق ملاحضه کاری نکند.

در فوتبال ایران ستارگانی وجود دارند که دنیا آنها را قبول دارند اما در کشور ما عده ای طارمی را به صفر بند می کنند سردار آزمون و سامان قدوس را به هیچ می گیرند ولی اصلا به این قضیه نمی اندیشیند که چطور بازیکنی به نام اکرم عفیف که نصف شهرت طارمی را ندارد در یک بازی سه بار گلزنی می کند.

قطری ها طارمی را می بندند ولی در سایه تاکتیک و تدابیر اندیشمندانه خود فضا را چنان باز می گذارند که عفیف ستاره گلزنان می شود. آیا ما نمی توانستیم برای مهار تک ستاره قطری برنامه داشته باشیم؟ آیا نمی توانستیم فضا را برای مانور گروهی طارمی مهیا سازیم؟

کمی بیاندشیم که ما در علم فوتبال و در استراتژی ورزش اندر خم یک کوچه هستیم، کدامیک از مربیان ما بهترین های کلاس های دنیا رفته اند و در کدامین لیگ یا مسابقات معتبر دنیا تجربه اندوخته اند؟

طرح اینگونه پرسش ها در فضای آرام و مشحون از آینده نگری برای اعتلا ورزش ایران می تواند راه آینده را هموار سازد.

نویسنده: حسین علی اسماعیلی