پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه

تيم ملي كارايي داشت، اثر بخشي نه!...

در بررسي علل شكست بايد علت و معلولي به قضاوت نشست.

بايد همه زوايا ي پنهان و آشكار را باهم ديد، بايد كه برمبناي مدل به ارزيابي پرداخت و آنگاه نتيجه گيري كرد.

نتيجه اي كه پاسخگوي سوالات عمومي مردم هم باشد. سال ٢٠٠٧ بعد از ناكامي تيم ملي در جام ملت هاي آسيا، دكتر ذوالفقارنسب در مناظره با اميرخان قلعه نوعي حرف جالبي زد.

گفت: نگاه مردم و قضاوت آنها اشتباه نيست.

…. امروز سعيدالهويي دستيار امير خان هرچقدر هم از آمار و ارقام بگويد و بلحاظ كمي دفاعيه داشته باشد، حداقل براي عوام قانع كننده نيست. دلايل كارشناسي الهويي بعنوان نماينده كادر فني بيشتر بيانگر كارايي تيم ملي است كه هيچ شكي در آن نيست. آنچه براي مردم مهم است ميزان اثر بخشي است كه بي ترديد در بستر جامعه مورد ارزيابي قرار مي گيرد.

اينكه هدف گذاري و برنامه ريزي آقاي قلعه نوعي در راه آماده سازي كاملا درست بوده، پذيرفتني است! چون وقتي قطر و اردن به فينال راه مي يابند و درخشش تاجيكستان و ازبكستان را مشاهده كرديم! بيانگر اين است كه برنامه هاي قلعه نوعي با شركت در جام كافا و شركت درتورنمنت اردن كاملا آگاهانه و با شناخت صورت گرفته و قابل دفاع است.

اما از ديدگاه مردم اثربخشي مهم است كه به جرات مي گويم با هر مدلي حتي ارزيابي ٣٦٠ درجه عملكرد تيم ملي مورد ارزيابي قرار گيرد چون در دستيابي به هدف آنهم در سالي كه مي توانست و بايد كه قهرمان مي شد و نشد!

به تبع اثربخش خاصل نشده و اين محكم ترين دليلي است كه امروز "جامعه" تيم ملي را از بُعد اثر بخشي مورد سوال و اغلب محاكمه قرار بدهد (نه كارايي)!؟

البته در مورد اينكه مهدي تاج مدعي است تاكنون هيچ عايدي از فوتبال نداشته حرف هاي بسياري دارم كه باشد براي بعد..!

نویسنده: مجید سعيدي