پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه
اتحادیه باشگاهها و کانون مربیان باید دقت کنند؛

لزوم رتبه بندی و نظارت بر عملکرد مربیان

امروز در کنار فعالیتهای  علمی و فن آورانه در مراکز دانشگاهی و توجه به نخبگان در شرکتهای دانش بنیان در کشور لازم است در بحث استفاده از مربیان ایرانی  در تیمهای فوتبال به مقوله های مهمی چون رتبه بندی علمی و اعتباری و داشتن روحیه نعهد و مسئولیت پذیری هم توجه بنیانی داشته باشیم.

امروز در کنار فعالیتهای  علمی و فن آورانه در مراکز دانشگاهی و توجه به نخبگان در شرکتهای دانش بنیان در کشور لازم است در بحث استفاده از مربیان ایرانی  در تیمهای فوتبال به مقوله های مهمی چون رتبه بندی علمی و اعتباری و داشتن روحیه نعهد و مسئولیت پذیری هم توجه بنیانی داشته باشیم.


سالیان متمادی است فوتبال ما در ماجرای استفاده از مربیان داخلی و خارجی با چالش جدی روبرو می باشد.
عده ای صرفا حرفهای ناسیونالیستی می زنند و در همه حال به ضرورت استفاده از مربیان وطنی در باشگاهها و تیمهای ملی سخن می گویند.
طیف دیگری با پیش کشیدن موضوعات فنی و علمی در فوتبال حرفه ای و متهم کردن مربیان وطنی به بی دانشی و عقب بودن از اطلاعات روز از ضرورت بهره بردن از مربیان خارجی دفاع می کنند.
در این میان گروهی از کارشناسان هم هستند که در کنار مسائل فنی به ظرافت های خاص فوتبال ایرانی از جمله موضوعات روحی و روانی توجه دارند.این عده اعتقاد دارند مربیان وطنی راه ارتباط منطقی و عاطفی  با بازیکنان را می دانند.لذا کار اصلی را باید به مربیان ایرانی سپرد و در کنار آنها از یک تمرین دهنده و تکنیسین بدن سازی خارجی استفاده کرد و...
فوتبال باشگاهی و ملی ما، این ایده و افکار ‌متفاوت را در برهه های مختلف آزموده و با آثار مثبت و منفی این نظریه  آشنا است.
در مقطع کنونی  مشکلات مالی باشگاهها و فدراسیون فوتبال ‌در دوران تحریم شرایط خاصی را رقم‌زده است.

مشکلات انتقال پول به حساب برانکو و استراماچونی و تسویه حساب با آنها هم مزید بر علت شد تا به دلیل نوسانات ارزی عجالتا به استفاده از مربیان وطنی اقبال نشان دهیم.
حضور گل محمدی و کادر کاملا ایرانی تیم ‌پرسپولیس در جام‌باشگاههای آسیا را باید به فال نیک گرفت. استقلالی ها هم  سکان هدایت تیمشان را به محمود فکری و دستیاران او سپردند.
مربیان جوان هم فرصت خودنمایی در باشگااهها پیدا کردند. نسلی از بازیکنان گذشته که حالا در کسوت مربیگری درپی انتقال دانش خود هستند.(حضور مهدی رحمتی،مسعود شجاعی ،جواد نکونام ، رحمان رضایی،محرم نویدکیا، حمید مطهری،مهدی تارنار،عمران زاده و...)به عنوان مربی یا دستیار نوید دهنده است.
البته  گفته شده،تعدادی از این نفرات گواهینامه A مربیگری   و مورد تایید فیفا را ندارند و نمی توانند روی نیمکت و کنار زمین مستقر شوند.
این نکته هم بیانگر  بی برنامگی فوتبال ما است که  نفرات شاخص و اسمی اش از دانش و علم روز دور هستند.این نقیصه متوجه کمیته آموزش  فدراسیون فوتبال است  و البته  از بی انگیزگی بازیکنان نام آشنای کشور هم حکایت دارد و...
فوتبال ما باید به ارتقا دانش مربیان جوان اهمیت بیشتری قائل شود.برگزاری کلاسهای آموزشی و دعوت از مدرسان مجرب خارجی و شرکت در سمینارها و همایش های بین المللی هم در برنامه گنجانده شود تا مربیان با موضوعات مهم آنالیز ،تاکتیک های نوین فوتبال و علوم تغذیه و بدنسازی و ریکاوری و...آشنا شوند.در کنار این‌مسائل بنیانی باید به عملکرد مربیان نظارت بیشتری صورت گیرد.
لازم است در این زمینه اتحادیه باشگاهها و کانون مربیان وارد میدان شده و با تحرک بهتر و نظارت دقیق تر به رتبه بندی  و اعتبار سنجی مربیان جوان بپردازند.برای دسترسی به این امر  مهم ،به اتاق فکر و حضور افراد مجرب نیاز داریم.

گاه یک بازیکن شاخص را پس از خداحافظی از دنیای بازیگری به عنوان مربی به کار می گیریم،بی آنکه به توانایی و ظرفیت او توجه داشته باشیم.
قرار نیست هر بازیکن شاخص و معروفی ،مربی خوبی هم باشد.او جدا از تجربه لازم، باید از قدرت رهبری و هدایت اصولی برخوردار باشد و در انتقال تجربه هم بدرستی عمل کند و...
اگر این فاکتورها مورد توجه قرار نگیرد،افراد را به قربانگاه برده و مهره سوزی کرده ایم.
پسندیده تر آن است که‌این مدارج پله پله طی شده و نفرات از مراتب پایین تر کار را شروع کنند.
برای مثال در باشگاهها مربیگری تیمهای پابه و جوانان و امید به افراد تازه وارد سپرده شود.پس از طی چند سال و تجربه آموزی باید این عده  به عنوان دستیار در کنارمربیان بزرگ کشور قرار بگیرند و به مرور به تربیت شوند.
مهدی مهدوی کیا و وحید هاشمیان به عنوان دو ملی پوش سرشناس  کشورمان سالها در آلمان مربی و دستیار تیمهای پایه بودند و کار اصولی را فرا گرفته و آب دیده شدند.
باید این رفتار حرفه ای  و بنیانی در پرورش مربیان جوان در دستور کار قرار گیرد و گروهی خبره بر این امر نظارت کنند.
متاسفانه طیفی از مربیان با همراهی دلالها و واسطه ها به جذب بازیکن می پردازند و به فساد و پدیده دلالی کمک می کنند.تشکیل این باندهای مخوف  و اشاعه ناسالم شرط بندی ها و تفکرات سخیفی چون رمل و  اسطرلاب و جادوگری هم مخاطراتی هستند که مربیان ایرانی را تهدید می کند.
باید در این راستا به تعهد مربی و اخلاق و رفتار او هم عنایت ویژه داشت.
لغزش ، بد رفتاری و بی اخلاقی  مربی قطعا به بازیکنان هم منتقل می شود و مسیر فوتبال را به بیراهه هدایت خواهد کرد،لذا مجددا تاکید می کنیم در این زمینه لازم است اتحادیه باشگااهها و کانون مربیان این موارد را مورد توجه قرار داده و از ادامه فعالیت عناصر خطا کار و بی مسئولیت جلوگیری کنند.چون خطای این عده به نام تمام مربیان ایرانی نوشته می شود.
نویسنده: احمد میرزاییان