چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه
روشن: به آینده این تیم ملی امید دارم

از روزیکه فرهاد سرمربی شده با او حرف نزدم

گفتگو با حسن روشن مقدمه نمی خواهد. بدون بحث گفتگوی ما را با یکی از اسطوره های فوتبال کشورمان بخوانید.

* شنیدید که دسته گل جدید فدراسیون فوتبال را؟!  باید به ویلموتس و دستیارانش تقریبا 35میلیارد تومان پرداخت کنیم!

این موضوع جدیدی نیست ولی ما معمولا در بستن قراردادها مشکل داریم. دقیقا نمی دانیم چه کسی می بندد. معنی قرارداد این است که اگر بین دو طرف دعوا شد، قرارداد به وسط می آید. در عین حال ما قراردادهایی داشتیم که قراردادهای بدون مشکل داشتیم که پس از اتمام کار با خوشی انجام شده و به طوری که قراردادی به میان نیامده است مثل رایکوف و بقیه افرادی که قرارداد داشتند چون همه چیز اجرا شده و دو طرفه اعمال شده جز در مواردی که ماده ها و تبصره های قرارداد مشکل داشته باشد. این قراردادهایی که الان بسته شده معمولا قائم به شخص است و عموما قراردادها چند صفحه ای است و یک طرف اول و طرف دوم دارد که متاسفانه اصلا این صفحات خوانده نمی شود و فقط به عنوان طرف اول و طرف دوم امضا می کنند و تنها به خواندن صفحه اول قرارداد اکتفا می کنند و به ریز آن توجه نمی کنند. در گذشته کمیته های فنی و انضباطی داریم چون اصلا به آن برخورد نکرده بودیم که آن را حس کنیم. در حال حاضر قراردادی بسته شود اگر مربوط به باشگاه کمیته فنی خبر نداشته است مثل قرارداد استراماچونی...

در اینجا دو موضوع مطرح می شود اینکه یا کمیته فنی در جریان این موضوع نبوده یا اینکه قبل از قرارداد با حکم وارد تیم شدند. در واقع وقتی می خواهند این کار را انجام دهند موافقت اولیه به وسیله دلال، بازیکن و ... انجام شده و مقدماتی شده که وی راضی شده وارد این تیم شود.

 با این وجود اگر همه این مسایل تمام شد و وی وارد تیم شد، تازه شروع کار است که باید به کمیته فنی برود در صورتی که کمیته فنی قبول کند این فرد در تیم باشد. بعد از آن وارد کمیته مالی می شود که تعیین می کنند سقف مالی قرارداد چقدر می تواند باشد بعد به توافق رسیدن مبلغ قرارداد، وارد کمیته حقوقی می شود؛ جایی که ما الان در آن بحث داریم. کمیته حقوقی بعد از تایید کمیته های فنی و مالی تازه با فرد قرارداد می بندد. و یک وکیل حقوقی بعد از طی مراحل فوق قراردادی را با وی می بندد که به نفع باشگاه است که اگر احیانا روزی شکایت شد، طرف بداند که چطور قرارداد بسته شده تا  از آن طریق بتواند حرفش را به پیش ببرد و دفاع کند. در حالی که قراردادهای کنونی این طور نیست و نهایتا یک ساله بسته می شود ...

در صورتی که طرف دوم کارش در باشگاه گرفت برای تمدید قرارداد درخواست مالی بیشتری از باشگاه می کند و آن در صورتی است که وی موافق تمدید آن باشد یا اگر کارش نگرفت، مایل به رفتن از باشگاه نیست که باز هم دردسرهای خودش را دارد. راه حل این موضوع را می توان در شرح بستن قرارداد برای سنین مختلف در جدولی طراحی کرد که به طور برای سنین 20 تا 25 سال قرارداد دو ساله یا برای سنین 25 تا 28 سال قرارداد 3 ساله و ... باشد و در نهایت بستن قرارداد اولیه مهم است.

ما اینقدر پرونده در فیفا داریم که خودش آمده قانون قبل از حقوق گذاشته است که هرکس  به ایران می خواهد برود اگر دوماه به وی حقوق ندادند، آزاد است و در واقع یک طرفه است به طور مثال موقع بستن قرارداد من چه حشمت مهاجرانی و ... وقتی می خواستیم به دوبی برویم زمانی که قرارداد ما تمام شد و توافق انجام شد، پاستورت ما در باشگاه می ماند و این یعنی اینکه هر وقت من دلم خواست بروم، این طور نیست. پاسپورت پیش اسپانسر می ماند تا وقتی که بازی ها تمام شود. اما متاسفانه قبل از اینکه بازی تمام شود بازیکن به مسافرت می رود بدون اینکه باشگاه خبر داشته باشد. فرقی نمی کند چه مربی، چه بازیکن.

 در واقع کسانی که روز اول با این افراد قرارداد می بستند، روز آخر را هم می دیدند به طوری که شرایطی را فراهم می کردند که دو ماه حقوق دریافت نکنند که آنها بتوانند از باشگاه شکایت کنند و برنده شوند و تمام خسارت ها را هم بگیرند و این کار سبکی نیست  ما در کشوری هستیم که افراد آن منتظر 45 هزارتومان یارانه است و به همین راحتی نمی توان گفت که 35 میلیارد تومان باید بابت کار انجام نشده، پرداخت کنند.

* عملکرد اسکوچیچ سرمربی تیم ملی را چگونه ارزیابی می کنید؟

این فرد را وقتی که وارد باشگاه ملوان شد و در جوانگرایی تیم فعالیت کرد ما فکر می کردیم، رایکوف مجدد برگشته است. چون کمک به باشگاه، کمک به تیم ملی است. من روی این فرد خیلی حساب باز کرده بودم که بتواند ملوان را تکان دهد چون خودش یک قطب فوتبال کشور است. اما متاسفانه دیدیم که این فرد هم نتیجه حضور و نقش دلالان فوتبال است و این مربوط به مسئولان باشگاه بوده و نه خودش به تنهایی که در اختیار خودش نبوده است. اما اینکه مربی خوبی است، شکی در آن نیست به شرط اینکه خودش بتواند تصمیم بگیرد. البته این تیم هم خیلی عقب است اما می توان گفت بهتر از تیم پرادعا و پرلژیونری است که در اختیار قبلی ها بود. خوشبینم به نتیجه ای که تیم ملی با اسکوچیچ می خواهد بگیرد در صورتی که دخالتی در آن نباشد.

*منظور از دخالت، یعنی دخالت فنی است؟

قطعا... البته من نمی دانم کمک هایش چه کسانی هستند. در واقع کمک هایی که بتوانند به وی کمک کنند. نه مثل کی روش که اجازه ندهد کسی حرف بزند. به نظر من اگر بتواند از کمک هایش موقع ضرورت استفاده کند . در کل خوشبین به این تیم هستم.  البته نمی دانم تا چه زمانی قرارداد اسکوچیچ است!

*پایان جام جهانی...

خب این خودش یک مساله است. یعنی  طرز بستن قرارداد طوری است که طرف بعدش را می تواند ببیند. یعنی در قراردادهای سه ساله هم می توانی شرط هایی بگذارید که بتوانی به نوعی قرارداد را فسخ کنی. اما اگر طرف مقابل بداند که تا اون موقع هست کمی کار را سخت تر می کند.

* منظور شما این است که مدت قرارداد بیشتر باشد؟

بله مدت قرارداد بیشتر باشد اما شرط و شروط هایی باشد که آن شخص بتواند آن شرط ها را هموار کند. سه ساله یا پنج ساله. علت اینکه مدیریت باشگاه های پرسپولیس و استقلال از نظر مدیریت داخلی کمی با ثبات تر شده است چون مربیان آن کمی سرتر از مدیرعامل و باشگاه شدند و ترس ها برداشته شد. مساله دیگری که وجود دارد این است که چیزی ثبات ندارد. استقلال چند سال است که مشکل دارد و تا الان هم چهار، پنج نفر مدیرعامل عوض کرده و پرسپولیس هم در این مدت قهرمان است و این تیم هم چهار، پنج تا مدیرعامل عوض کرده است. در این وسط پس چیزی مبهم است مثلا تیمی که چهار سال قهرمان شده مدیرعامل آن باید عوض شود؟! به طور نرمال نباید عوض شود. به طور حتم خوب کار کرده، خوب خرج کرده و ... .

در صحبت تلفنی که با آقای وزیر داشتم به ضعف مدیران استقلال و پرسپولیس اشاره کردم که اتفاقا استقبال هم کرد. مثلا تیم استقلال که چهار سال است قهرمان نشده به نظر تغییر مدیرعامل می تواند به روند قهرمانی این تیم کمک کند اما پرسپولیسی که چهار سال قهرمان شده است با تغییر مدیریتی آن چه نتیجه ای حاصل می شود؟ متاسفانه فوتبال ما مریض است و این بیماری طوری نیست که بگوییم مثلا سرطان دارد و از بین می رود. همین طور در فوتبال اگر مسئولیتی به من دادند، من نباید تمام اطرافیانم را وارد این عرصه کنم در صورتی که از آن سررشته ای ندارند و بد هم نیست که اگر تخصصی از آن داشته باشند.

من بارها به مدیرعاملان باشگاه ها و حتی خود آقای وزیر هم گفتم اگر با حکم کسی را بخواهیم بیاوریم فایده ندارد چون باید با حکم هم برود. اگر قرار است حکم داده شود یک قرارداد هم باید بسته شود. هیچ جای دنیا حکم یک نفر که عضو کمیته فنی است، یک ساله نیست مگر اینکه تمام برنامه هایش یکساله و زیر یکسال باشد. چون می خواهی بازیکنی را انتخاب کنی که قرارداد سه ساله با آن ببندی ولی خودت یکساله برنامه داشته باشی؟! در صورتی اگر فرد در این سه سال عمل زشتی انجام داد، یقه چه کسی را باید بگیرند؟! باید با کسانی در کمیته فنی قرارداد ببندند که از خودشان بیشتر در این باشگاه ثبات دارند.

*با این اوصاف کمیته فنی را نباید مدیرعامل انتخاب کند و نه مدیرعامل را وزارتخانه انتخاب کند

دلایل درستی بیاورند. در واقع کاندید شوند و بعد با رای گیری وارد عرصه شوند. مثلا مدیرعامل حقوق بگیرد و شرایط داشته باشد. کسی که بخواهد همه اطرافیان خود را راضی نگه دارد، آدم شکست خورده ای است. فردی را که کاری را بلد است و می تواند انجام بدهد، پس از انجام آن حقش را هم بگیرد. با مدیرعامل باشگاهی صحبت می کردم از بازیکنی گله کرد و در نهایت گفت اخراجش می کنم. به او گفتم اشتباه است. اگر خطایی از وی سر زده به کمیته انضباطی اطلاع بده تا مراحل قانونی آن طی شود نه اینکه چون مدیرعامل هستی حق اخراج او را داشته باشی و کمیته انضباطی هر تصمیمی گرفت طبق آن اعمال کنی. مدیرعاملان باشگاه از قدرتی که دارند نمی دانند چطور استفاده کنند. نقش کمیته فنی تیم ها حتی در دیگر کشورها خیلی مهم است.

مدیرعامل استقلال حدود سه هفته در کنار تیم در سفر به عربستان بود، آیا شما موافق این موضوع هستید؟

من تا مدتی که در تیم بودم مدیرعامل را سالی یک بار می دیدم. اگر فینال بازی ها باشد مثلا در جام جهانی رئیس جمهور آن کشور برای روحیه دادن بازیکن می رود آن هم در بازی های مهم. با رفتن مدیرعامل در بازی تیم، ترسی را در بازیکنان ایجاد می کند. احترام و حرمت ها از بین می رود. این ها به تیم و شان باشگاه لطمه می زند. نمی دانم چرا اینکار را می کنند.

به نکته ای اشاره کردید که سرمربیان از مدیرعاملان بزرگ ترند، آیا این مساله خوب است یا بد؟

نه،  البته سرمربی می تواند از مدیرعامل سرتر باشد از نظر شخصیت انفرادی اش اما در چارت اداری مدیرعامل بالاتر است و باید خودش شخصیت خود را حفظ کند. نباید در هر کاری دخالت کند مثلا در تنزل مدیرعامل نظری بدهد یا عامل آن شود.

باشگاه استقلال خوب به فرهاد مجیدی امتیاز می دهد چون خوب نتیجه می گیرد، مثلا بحث فراز کمالوند یا حضور فرزاد مجیدی...  آیا به نظر شما برای باشگاه و تیم استقلال این موضوع خوب است؟

فراز کمالوند را از نزدیک ندیده ام. اما به عنوان فردی که تیم های رده پایین را به بالا آورد جای تقدیر دارد. به نظر من هر کسی به نفع کار کند، می تواند جایگاهی داشته باشد. فرزاد مجیدی نه به عنوان برادر باید جایگاهی در تیم داشته باشد، بلکه اگر توانایی انجام کار تخصصی را دارد چه خوب که استفاده شود. در مجموع دو تیم استقلال و پرسپولیس نتایج خوبی گرفتند که همه از نتایج آن خوشحال هستند از جمله خود من.  اما استقلال در بخش دفاعی اش ضعیف است و تزلزل دارد و باید در این فرصتی که دارد که باید درستش کند و این بحث داخل زمینش است. در کل باید معقول رفتار کنی و همه جوانب را بسنجی چون عکس این قضیه هم می تواند اتفاق بیفتد. درست نیست مثلا چون می خواهیم حسن روشن باشد، باید مشاور بماند ... نه این طور نیست. بگذارید سر جای خودش باشد تا موقع اش برسد. این مواقع شکست به نفع کادرفنی که در این کارها تاثیرگذار است، نیست. فرزاد مجیدی به صرف اینکه داداش سرمربی است نباید باشد، بلکه باید در قالب کسی باشد که برای استقلال کارایی دارد. دستیار سرپرست دیگر چیست؟ باید از هر کس به اندازه توانایی اش استفاده کرد. فرهاد اگر در همه زمینه ها گزینه مناسب داردمعرفی کند اما طوری نباشد که همه ارکان باشگاه را او بچیند.

طبق گفته تان یک خارجی باید بالای سر فرهاد به عنوان سرمربی بیاید و خودش کنارش باشد؟!

مدیرفنی که از طرف کمیته فنی گمارده می شود و به تایید سرمربی بالاتر از سرمربی است نه تصمیم گیرنده. یعنی وقتی سرمربی برنامه اش را به کمیته فنی می دهد تا بررسی شود بعد نتایج آن بعد از کمیته به مدیر فنی داده می شود تا سرمربی برنامه هایش را کاملا اجرا کند و حق نظر دادن هم ندارد اگر مدیر فنی گزارش دهد که سرمربی برنامه هایی را که داده اجرا نکرده است، کمیته فنی می تواند یقه سرمربی را بگیرد. مربی خارجی دوست دارد که مدیر فنی داشته باشد که پشتش باشد. فرهاد در این شرایط باید کمک بگیرد...

خودش باید بیاورد یا باشگاه؟

هم خودش می تواند کمک بگیرد یا باشگاه کمک بیاورد.

با وجودی که پنجره نقل و انتقالات باشگاه استقلال به خاطر عدم پرداخت به دستیار قبلی بسته شده است ...

بهترین کاری که فرهاد می تواند بکند، این است که یک بدنساز خوب بیاورد. با این تصمیم نصف کار تیم را کرده است. در حال حاضر مربی نقش چهارم را در تیم دارد. فرهاد باید یک مربی ای بیاورد که هر چه گفت، نگوید چشم، معقول، برنامه بدهد و با هم صحبت کنند .

کمالوند گزینه خوبی بود؟

اگر استقلالی ها نتیجه نمی گرفتند هم می گفتند کمالوند خوب بوده؟ آدم خوش شانسی بود و قطعا با همدیگر همفکری و کار کردند سوای آن خدمتی که الشرطه عراق به استقلال کرد و اینها همفکری کردند آمدند بالا ولی اگر نمی شد، چه اتفاقی می افتاد؟! الان همه می گفتند خوب شد رفت یا اصلا بیرونش می کردیم غیر از این است؟! بودنش بهتر از نبودنش بود.

قبول ندارید که اعتبار و قیمت فراز کمالوند بالا برود با این نتیجه گیری ای که کرد؟

بله. اما برعکس این قضیه را هم حساب کن. سایپا هم قبول نمی کرد. به نظر من این چیزی بود که از قبل تعیین شده بود. به خصوص آنکه آقای مددی هم سایپا بوده یک سری مسایل رفاقتی هم چاشنی آن بوده است. می گویند مسی تا 2023 بست. قبل از اینکه به دعوایی بکشد می گویند 5 سال بست. واضح می گویند. اینجا کسی نمی داند که فراز کمالوند صبح پیشنهاد شود، ظهر برود و بعدازظهر سر تمرین باشد.

برگردید به سال های گذشته فرهاد مجیدی قهر کرد بعد از پیروزی در بازی پرسپولیس و سپاهان. مگر کشک است قهر کند؟ مگر قرارداد ندارد. لابد نداشته،حالا فرض بگیرید که آشتی کرد به عنوان سرمربی با یک برگه حکم دنبال بازیکن می گردد در همین حین استراماچونی آمد . یعنی اینجا اشکالی وجود ندارد؟! اینها مشکل است. ما فلانی را آوردیم تا 2025...

اگر شما باشید با فرهاد تا چه سالی می بندید؟

باید پیشنهاد بدهد و بگوید چندساله می خواهد ببندد. از نظر من همه چیز به کمیته فنی می رود. برای اینکه او بگوید در نهایت کمیته فنی است که باید بگوید که چرا سه ساله بسته شد. من معتقدم مربی استقلال بعد از اینکه آکادمی اش جا افتاد و راه افتاد، سه سال کمتر نبندد. شرایطش هم طوری باشد که اگر شرایط سرمربی را استقلال قبول کرد و خلاف آن عمل شد بتواند تاوان زیادی بدهد. برعکس این موضوع نباشد اگر بازی ای را اوت شدم تا سه سال هستم، این طور نباشد. همه اینها در کمیته فنی است. مثل شفر که در الاهلی بود در سال 2002- 2001 و تیمش یک هفته می برد و یک هفته می باخت با وجود شخصیت و پرستیژ آلمانی اش. هفته ای را که می برد همه خوب می گفتند اما وقتی می باخت می گفتند باید عوض شود. در این شرایط به وی پیشنهاد کردیم که ما الان چهار، پنج تا بازیکن جوان داریم و شما تیم را جوانگرایی کنید و وی قبول کرد. نیم فصل شد عوض کردند تیمی شد پنجم. من می گویم همه باید کمک کنند. در باشگاه باید یکی آکادمی تولیدش خوب شود و دومی احترام به پیشکسوت .در استقلال نه آکادمی درست و حسابی داریم و نه احترام به پیشکسوت. هیچ کس نیامد به سید حسین حسینی کمک کند. من تا الان سیدحسین حسینی را ندیدم. من می گویم بازیکنی که تهدید می شود نگاه می کند به سرنوشت ما پیشکسوتان.خیلی از بازیکنان امروز اکبر کارگر جم را نمی شناسند و نمی دانند چه زحماتی کشیده. وقتی می بینند که امثال خیلی از پیشکسوتان را امروز کسی نمی شناسد با خودشان می گویند پس بهتر است که ما هم فقط پول مان را بگیریم و برویم. فلان بازیکن قراردادش می شود 10میلیون. مگر می شود قایدی وسط قراردادش بگوید کم است ؟ در واقع چون این قراردادی که بسته ارزشی ندارد همین داستان ها پیش می آید. ما از  نظر مدیریت داخلی مشکل داریم و فرهاد از نظر من باید کسی را بیاورد که آن رشته ای که او می خواهد از خودش قوی تر باشد. مثلا یک بدنساز خوب...

*آلمانی، اروپایی ؟

از هرجا که فرهاد می خواهد...

*تلفنی با فرهاد صحبت کردید؟

دو، سه بار مشکلی که در امارات تیم داشت و زمانی که بازی می کرد به من زنگ زد و من برادرانه کمکش کردم ولی از زمانیکه فوتبال را کنار گذاشت و مربی شد با او حرفی نزدم.

با این سبک و سیاق روحی و اخلاقی فرهاد، آینده مربیگری او را چطور می بینید؟

پیشکسوت ها هم می توانند به فرهاد مجیدی کمک کنند. فرهاد مجیدی اگر بخواهد همه اطرافیانش را راضی نگه دارد شکست می خورد. خاطره ای از ناصر حجازی بگم. من سر سعید رمضانی با او دعوام شد. سعید در استقلال اهواز عالی بود و حجازی هم سرمربی استقلال بود. به خاطر اینکه دامادش بود او را به استقلا نمی آورد.

سعید رمضانی که همین فرهاد به اشتباه سرپرست تیم کرد. به ناصر جازی گفتم نباید این کار را می کردی و باید سعید را جذب می کردی.گفت به خاطر  این که دامادم هست ... بله درست است اما داماد باشد و خوب بازی کند با داماد باشد و خوب بازی نکند، فرق کند دارد. سعید رمضانی از نظر شخصیتی فرد بسیار خوبی است، اما مخالف سرپرستی او بودم. به نظرم خیلی از پیشکسوتان می توانستند در آن برهه سرپرست شوند. فرهاد هم اگر کسی را دارد می تواند به باشگاه پیشنهاد بدهد، نه تحمیل کند. فرهاد اگر بخواهد موفق شود پتانسیل مربیگری دارد اما کمی باید بیشتر صبر کند و تجربه اش را بالاتر ببرد. زود عصبانی نشود، کمی به خودش وقت بدهد می تواند به آن جاهایی که می خواهد برسد.

با وجود اینکه بازیکن هایی که الان گل می زنند نمی توانند به فرهاد فخر بفروشند چون او از بازیکنانی که گل می زنند هم بیشتر توانایی دارد و این یک حسن است. ولی جای تعجب دارد قایدی که 10 روز نمی رود  بعد از 10 روز فیکس بازی می کند و این شک ها را می آورد و جایگاه خود را از دست می دهد. فرهاد هم تیپش را دارد و هم بازیکن بزرگی بوده. باید در انتخاب نفراتش باهوش باشد. این نشود که به خاطر خودش و راضی نگه داشتن اطرافیانش سمت های باشگاه را تعارف کند و فردا از همین موضوع ضربه بخورد. مثل داستان فرزاد که ممکن است همین برای فرهاد داستان شود.

 

گفتگو از حامد قاسمی عارف