پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه
مطالبه جامعه ورزش از رئیس حمهور منتخب؛

وزیر را از جنس ورزش انتخاب کنید!

مطالبه به حق جامعه ورزش را باید اجابت کرد و مدیری از جنس ورزش را برگزید.مدیریت ورزش از حضور مداوم سیاسیون در این عرصه لطمه فراوان دید  و از ریل اصلی خارج شد.

انتخابات جدید و روی کار آمدن رئیس جمهور منتخب را باید به فال نیک گرفت.به ویژه آنکه  جناب آقای رئبسی برای به کار گیری افراد در پست های کلیدی مولفه ها و شاخصه های روشنی را ارائه داده اند.

کار آمدی،داشتن روحیه جهادی و پشتکار،مردمی بودن و متخصص بودن از جمله این شاخص ها است.

متاسفانه در ادوار گذشته  دولتمردان به مقوله ورزش و مدیریت آن نگاه ویژه ای نداشته و عمدتا این عرصه اولویت آنها نبوده است.

این نگاه درجه چندمی باعث شده تا رئیس دولت و تیم همراه او ،در مراحل پایانی فردی را برای تصدی مدیریت ورزش معرفی کنند.در این راستا بعضا افراد جناحی و سیاسی و رفقایی که از ورود به هیات دولت جامانده اند،برای پست خطیر ورزش به مجلس پیشنهاد و معرفی شده اند.

موضوع مهم بعدی ورود مجلس محترم گذشته در این وادی است.

به بهانه اینکه شخص اول ورزش کشور با عنوان معاون رئیس جمهوری و سرپرست سازمان تربیت بدنی پاسخگوی مطالبات مجلس نیست،طرح وزارت ورزش و امور جوانان مطرح در در ادوار گذشته  به تصویب رسید.

این مصوبه بر خلاف پیشداوریها گره ای از دستگاه ورزش نگشود و به عکس مشکلی بر مشکلات قبلی افزود!

در واقع وزارت ورزش به دلیل عدم کارایی و کار آمدی نتوانست وظایف اولیه خود را که همانا اهتمام به ورزش قهرمانی و همگانی بود، به سرانجام برساند.

از طرفی بحث کلیدی و مهم پرداختن به امور رفاهی،فرهنگی و اجتماعی  جوانان  هم مغفول ماند و در حد حرف باقی ماند و...

موضوعات بنیادی و اساسی دیگر از جمله  بودجه  کافی ورزش و توجه به مقوله ورزش همگانی و نگاه مهم به سلامت جامعه و  و ایجاد زیر ساختهای لازم هم در جای جای کشور  آنچنان که مورد انتظار بود،بدان دقت لازم‌صورت نگرفت.

شوربختانه‌باید گفت‌بعضا برای افرادی که کفایت‌لازم برای تصدی امور اولیه را هم نداشتند‌،پست های کلیدی در نظر گرفته شد و به تعبیری تلخ برای یک" دکمه"  یک دست کت و شلوار دوختند!

تعبیر تلخ و گزنده دیگر را باید از سخنان مهندس فائقی معاون وقت سازمان تربیت بدنی در دهه های گذشته وام گرفت.

ایشان‌همیشه یاد آور می شد که  نگاه مسئولان به ورزش درجه چندم است،به همین‌جهت در بحث بودجه ریزی و دادن امکانات،از همان ابتدا "چونه ورزش"را کوچک‌ گرفته و با همین دست فرمان  جلو رفته اند  و قس علیهذا.

به هر حال فضای جدید حاکم بر ورزش و مطالبه عمومی ایجاب می کند که دولتمردان نگرش خود را به ورزش و تربیت بدنی تغییر دهند.

در گام اول باید افرادی را برای مدیریت این امر برگزید که شناخت کاملی از مقوله ورزش داشته باشند و با تخصص و توانایی در این وادی گام بردارند.

فردی که تخصص جامعه شناسی یا مدیریت شهری دارد ویا معلم آموزش و پرورش و یا مدیرصنعتی است،چرا باید در زمینه مدیریت تخصصی ورزش به کار گرفته شوند؟

متاسفانه اشاعه این رویه غلط دستگاه ورزش را به انحطاط کشیده است.

عدم اقبال به‌ متخصصان تربیت بدنی و افراد دانشگاهی ،باعث شده تاعمدتا سیاسیون این پست ها را اشغال کنند.

از طرفی عدم تربیت نیروی انسانی قابل و بستن راههای ورود عناصر کارآمد باعث شده تا مدیران ارشد ورزش حال و گذشته از کارمندان و کارکنان  غیر متخصص وزارت برای پست های تخصصی در فدراسیونها استفاده کنند.

این نگاه غلط به جز خسارت جبران‌ناپذیر در  رشته های تخصصی ،باعث ایجاد روحیه بله قربان گویی و مجیز گویی در ورزش شده‌ است.

در هرحال امیدواریم در فضای کنونی و با تصمبم درست رئبس جمهور منتخب و مشاوران امین ایشان،آب رفته بجوی باز گشته و مدیریت ورزش در اختیار صاحبان اصلی آن قرار گیرد.

در این راستا از مجلس و نمایندگان‌محترم هم تقاضا داریم در بحث رای اعتماد به وزیر پبشنهادی ورزش هم مطالبه و خواست جامعه ورزش مد نظر قرار داده و در بحث بودجه و قرار دادن‌امکانات‌ بیشتر به ورزش توجه مضاعفی داشته باشند.

نویسنده: احمد میرزاییان