یکی از مواردی که می تواند در اولویت وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال در دوران جدید باشد برخورد با پدیده دلالیسم در فوتبال ایران است.
مثل خیلی از قسمتهای فوتبال ایران نقل و انتقالات نیز در این عرصه با همه جای دنیا متفاوت است تفاوتهایی که میتوان از چند جهت مورد بررسی شان قرار داد.
در این بین مهم ترین و بارزترین مورد را میتوان در چند برابر شدن دستمزد بازیکنان و مربیان دید آن هم در حالی که اوضاع اقتصادی مملکت از هر جهت بحرانی است.
نکته حائز اهمیت اینکه در دو سال اخیر که دنیا درگیر ویروس کرونا بوده اکثر باشگاههای معروف و بزرگ اروپا کمترین هزینه را در جذب بازیکن داشتهاند و بعضا باشگاههایی مثل بارسا خواهان کاهش دستمزد بازیکنان خود هم شدهاند اما در فوتبال ایران خلاف آن را شاهد هستیم آن هم در حالی که بازیکنان ایرانی مدام دم از تعصب و علاقه به تیمهای خود و هوادارانشان میزنند!...
مورد دیگری که جای بحث فراوان دارد، بهم ریختن بازار و قیمت ها توسط یکی دو باشگاه صنعتی است. تیم هایی نظیر سپاهان و گلگهر به خاطر شرایط مالی خوبشان برای این که بازیکنان را وسوسه کنند خیلی راحت پیشنهاد ۱۵ میلیارد تومانی به آنها میدهند بدون اینکه به عواقب این کار فکر کنند. این مساله هم باعث شده بازیکنان شاخص و آزاد لیگ حسابی قیمت خود را بالا برده و تا میتوانند برای خود بازارگرمی کنند.
دلال بازی ها در بازار نقل و انتقالات هم که همیشه جای خود را داشته و دارد.
سال هاست که فوتبال ایران از دلالها ضربه میخورد و تاسف بار اینکه روز به روز نیز نفوذ آن ها بیشتر میشود.
آقایان این روزها آنقدر قدرت پیدا کردهاند که در مذاکرات با باشگاهها عنوان میکنند بازیکن را بیخیال چقدر به خودمان میدهید؟!
یکی از همین دلالها اخیرا از باشگاه معروف تهرانی خواسته دو میلیارد به خود او بدهند آن وقت خواهند دید چطور بازیکن مدنظرشان را به آنجا خواهد آورد!!
آپشن ملی پوش شدن و حضور در اردوهای ملی نیز یک طرح من درآوردی از سمت واسطه های محترم است که یکی دو سالی است در قراردادها وارد و سبب می شود چند صد میلیون ناقابل به دستمزد بازیکنان (و به تبع آن دریافتی واسطه ها و مدیر برنامه هایشان) اضافه گردد.
متاسفانه از آن سو ارتباطاتی نیز وجود دارد که سبب دعوت فرمالیته از بازیکنان معمولی به مراحل اولیه اردوهای تیم ملی می شود بدون آن که شایستگی لازم را دارا باشند. همین درج اولیه نام برخی بازیکنان در لیست مدعوین به تیم ملی یعنی چند صد میلیون سود برای آقایان واسطه...
خلاقیت دیگر این جماعت را به گونه ای دیگر در رابطه با انتقال چند بازیکن شاخص به تیم های درجه چندم اروپایی نیز شاهد هستیم.
بازیکنان غیر سرشناس را مفت و مجانی به تیم های بلژیکی و پرتغالی می برند و با آن ها قرارداد های سفت و سختی می بندند. بازیکنان موردنظر نیز خوشحال از اینکه لژیونر شده اند، هر چه شرط برایشان گذاشته می شود را می پذیرند و
نیم فصل یا یک فصل بعد به صورت قرضی راهی تیم های ایرانی می شوند! فصل بعد از آن نیز برای صدور رضایتنامه دائمشان چند صد هزار دلار پرداخت می شود و این پروسه نوینباعث درآمدزایی دلاری و یورویی برای آقایان دلال می شود...
در هر صورت این است قسمتی از وضعيت نقل و انتقالات لیگی که دیگر نه ستاره دارد، نه هیجانی که باید و نه تماشاگری که از روی سکوها شور ببخشد.
نویسنده: حامد فرضعلی بیک