چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه
سخنی با پیشکسوتان استقلال؛

چون رشته گسست می توان بست، اما...!

استقلال حال و روز خوبی ندارد. جنگ و جدل ها و مناقشه ها تمام شدنی نیست. انتظار می رود بزرگان و پیشکسوتان حامی تیم خود باشند و از سخنان تفرقه آمیز و مصاحبه های آتشین علیه این و آن خودداری کنند!

چند روز پیش هواداران استقلال بار دیگر مقابل ساختمان وزارت ورزش تجمع کردند و نارضایتی خود را از مدیریت باشگاه  و نحوه برخورد وزیر گذشته  با تیم استقلال اعلام ‌کردند. گفته می شود این تجمع با حمایت برخی از افراد صورت گرفته است.

وجود برخی سلایق و حمای تهای پشت پرده از سوی طیفی از دست اندرکاران استقلال در این تجمع را نمی توان‌کتمان کرد.اما آنچه که در کوچه و بازار  و در جمع خانوادگی و جلسات دوستانه با آن‌مواجه هستیم،گویای این نکته اساسی است که هواداران به هیچ شکل از نحوه مدیریت اجرایی و فنی تیم راضی نیستند.

 دراین مجال قصد کالبد شکافی عملکرد و نگاه غلط وزیر ورزش دولت قبل را ندارم.چرا که اقدامات یکسویه او اظهر من الشمس است.

در این سطور نقد صاحب این قلم‌متوجه احمد مددی و برخی بزرگان باشگاه است، که بی دلیل آتش به خرمن‌باشگاه زده و به بهانه روشنگری و شفاف سازی،باعث افزایش تنش و جدل های همیشگی شده اند.

بعد از حذف استقلال و باخت به الهلال، باشگاه و کادر مربیان و بازیکنان به آرامش نیاز داشتند.

متاسفانه بزرگان و پیشکسوتان استقلال به جای دعوت همگان به خویشتنداری و صبوری شمشیر را برای مجیدی از رو بستند.

احمد مددی هم در برنامه تلویزیونی ورزشگاه به صحنه آمد و سیر تا پیاز باشگاه را روی میز گذاشت.

او به عالم و آدم باشگاه و بازیکنان ایراد گرفت و پته همه را روی آب ریخت.

در ادامه این‌ مصاحبه مجیدی هم پیام‌ روشنگری داد و تنش ها به اوج رسید.

محمود فکری مصاحبه آتشینی انجام داد. در فرودگاه به پرویز مظلومی اهانت شد.

منصور رشیدی و مرفاوی  که همواره حامی و پشتیبان تیم  بودند به جرگه معترضان پیوسته و اعتراضات  خود را به مدیران اجرایی و کادر فنی  علنی کردند.

سیروس دین‌محمدی،امیر حسین صادقی، محمد نوازی، پیروز قربانی، محمود فکری و...هر یک به فراخور حال خویش آتش این معرکه را برافروختند و به اختلافات دامن زدند.

در تجمع اخیر هم به وضوح مشخص بود  افراد حاضر ،عقاید و سلائق مختلفی دارند.

برخی نوک‌پیکان حملات خود را متوجه  احمد مددی کردند.طیفی دیگر  با حمایت از فتح اله زاده خواستار برکناری اعضا هیات مدیره بودند.

گروهی هم بر علیه معاونت وزارت ورزش شعار دادندو با حمایت از مجیدی، مخالفان او را به باد انتقاد گرفتند و...

 در یک‌جمع بندی کلی باید گفت: مدیران و کادر اجرایی که منتسب از سوی وزیر قبلی هستند دیر یا زود از صحنه خارج و طیف جدیدی بر مصدر امور قرار می گیرند.

اما بازیکنان و پیشکسوتان استقلال هیچگاه از صحنه خارج نخواهند شد.نام و یاد آنها در تاریخ باشگاه ثبت و ضبط شده است.بنابراین آنها نباید مقهور بازیهای سیاسی شوند و در یک کلام گل به خودی بزنند.

خویشتنداری، صبوری و حمایت از اساس باشگاه و کادر فنی باید در اولویت قرار گیرد.

این مصاحبه های آتشین و منازعات درونی دردی از استقلال دوا نمی کند و چه بسا این مخالفت ها را شعله ورتر و جدل ها را علنی تر می کند.

یقینا دود این جنگ های کلامی به چشم بازیکنان و هواداران خواهد رفت و استقلال ضربه خواهد خورد.

این گره های مدیریتی و فنی با درایت و تدبیر حل و فصل می شود نه با مصاحبه های تند و آتشین.

لطفا کمی آرام باشید و حمایت از استقلال و بنیان تیم را در اولویت قرار دهیدچرا که از قدیم گفته اند:

چون رشته گسست می توان بست

اما گرهی  در میان هست!ً

نویسنده: احمد میرزاییان