چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه
مناقشه  کنایه آمیز فوتبالی ها؛

چگونه بابا مسعود و بابا حمید ایجاد شد؟

طیفی از مدیران فوتبالی برای گریز از سومدیریت ها و بی کفایتی های شان، متهمان و‌مقصران خیالی می سازند و با فرار از واقعیات - جامعه -  را هم گمراه می کنند.

متاسفانه بخشی از رسانه ها  و ارباب جراید،  هم به جای روشنگری و شفاف سازی در وادی نادرستی حرکت کرده و آدرس غلط به مردم می دهند.

البته این‌ مناقشه و جنجال‌ آفرینی مختص  ورزش نیست و در عرصه های سیاست، اقتصاد و فرهنگ هم  می توان نمونه های عینی آن را یافت.

چهل و اندی سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد.

همه واقفیم آنچه که جامعه و مردم ما با آن دست به گریبان هستند، متاثر از عملکرد دو جناح حاکم است.

سال های متمادی است دولت های مختلفی بر سر‌ کار آمده و رفته اند، بی آنکه مسئولیت خطا و کاستی هایشان را بپذیرند.

مدیران‌جدید هم تمام مشکلات را متوجه گروه قبلی قلمداد می کنند.

 این طور تسلسل و متهم سازی مردم‌را هم گرفتار کرده و بیش از همه طیف جوان و آینده ساز  و دانشگاهی کشور را بی انگیزه نموده و بذر ناامیدی در جامعه کاشته است!

این‌نمونه عینی و‌چالش جدی در عرصه اقتصاد  بیش از جاهای دیگر به کشور لطمه زده است و...

در عرصه پرسرو صدا و خبر ساز فوتبال هم رد پای این ‌نگاه غلط را می یابیم.

برخی از مدیران و مربیانی که بر مصدر‌کار قرار می گیرند برای فرار و‌ گریز از واقعیات و پذیرش  اشتباهات خود، به اهرم های دیگری متوسل  و متمسک می شوند !

متهم سازی و دعواهای ساختگی و انگ‌زدن به این و آن از جمله اهرم هایی است که سالها در فوتبال باشگاهی رخ‌نموده و در نهایت به فوتبال ملی آسیب جدی وارد کرده است.

شوربختانه جامعه رسانه ای  در سالیان اخیر هم به جای نقد و تحلیل درست وقایع و انتقال فهم و درک  درست‌  مسائل به مردم در بیراهه سیر کرده است.

دعواهای ساختگی بین کی روش و برانکو  که‌ هر دو خارجی بودند ، نمونه بارزی است که برخی مخالفان حضور این دو مربی به آن دامن‌ زدند.

این دکان دو‌نبش و دعواهای رنگی و‌جناحی  خواستگاه کسانی است که در پی  دادن آدرس غلط به هواداران و مردم هستند.

راقم این سطور  به شدت تابع نگاه مستقل و فارع از نگاهای رنگی و جناحی به مسائل و موضوعات ورزشی است و اعتقاد دارد، عملکرد جانبدارانه طیفی از مدیران - به ویژه  نگاه یکسویه مدیران ارشد به طیف و  یا رنگ خاص به اساس ورزش لطمه می زند.

از طرفی این عملکرد جانبدارانه به شخصیت و جایگاه مدیران هم خدشه جدی وارد می کند.

صاحب این قلم در پی نفی نگاه رنگی وزیر ورزش سابق نیست.عالم و آدم‌می دانند که سلطانی فر یک‌پرسپولیسی تمام عیار بود، این موضوع اصلا قابل کتمان نیست.

 اما اینکه  تمام کاستی ها و سو مدیریت ها متوجه شخص و‌گروه دیگری شود از دایره انصاف  خارج‌می باشد.

دیروز برخی از مدیران و مربیان برای رهایی از فشار افکار عمومی و ناکارآمدی خود به ایجاد مناقشه " بابا مسعود" ها  روی آوردند و امروز طیف دیگری  مناقشه " بابا حمید" ها را به خورد خلق الله می دهند!

حاال و روز تاسف بار تراکتور سازی و نفت آبادان در فوتبال باشگاهی را ببینید.

آن یکی با حاکمیت پول و فرد گرایی در پی تحمیل خواسته های خود در فوتبال تبریز است و طیف  دیگری به دلبل تعدد مراکز تصمیم‌گیری و اخنلافات سلیقه ای فوتبال آبادان‌را تضعبف میکند.

.جالب آنکه مالک‌تراکتور هم سال گذشته با استقلالی ها و سپاهانی ها هم صدا شد و شکست ها‌ی تیمش را  متوجه‌ سلطانی فر کرد و به چالش بابا مسعود رنگ‌و لعاب بیشتری داد !

باید از مالک‌تراکتور پرسید اوضاع و احوال پرمخاطره امروز تیم متوجه کیست؟

شما بی جهت به فیروز کریمی پناه بردید و او را فرشته نجات خواندید!

آبادانی ها هم مانند همیشه چوب اختلافات را خوردند و وقتی کارد به استخوانشان رسید از مربی بومی دل بریدند و به غلط به علیرضا منصوریان دل سپردند!

حکایت دیروز و امروز باشگاهی ما از فقدان مدیریت نشات گرفته و نظام غلط باشگاهداری ما را تا " ناکجا آباد " می برد!

امروز پرسپولیسی ها همان راه غلط را می پیمایند که دیروز استقلالی ها در آن‌جاده  سیر کردند و  با حمایت طبفی از رسانه ها و باشگاههای تراکتور و سپاهان و گل گهر به آن دامن‌زدند!

گل محمدی امروز به جای متهم‌ کردن دیگران‌ باید انگشت نشانه را متوجه مدیران باشگاه خودی کند.

سو مدیریت و ندانم‌کاری باعث  بسته شدن  پنجره نقل و انتقالات باشگاه شد.

ناکارآمدی موجب  جدایی کنعانی زادگان و نورالهی شد بی آنکه انتقال آنها ریالی متوجه باشگاه کند و منافعی برای آنها به دنبتل داشته باشد.بنابرابن شایسته نیست ادرس غلط به مردم و هواداران بدهید.

هیچکس جلودار قهرمانی مکرر و‌مجدد پرسپولبس نیست ، همچنانکه  طیفی را در میدان عمل  مخالف پیشرفت و قهرمانی استقلال و سپاهان و‌گل گهر  نمی بینیم.

این باشگاهها در مزرعه فوتبال محصولی را برداشت‌می کنند که پیش تر  آن را کاشته اند.

فوتبال ما باید راه درست و حرفه ای را در پیش بگیرد و بیاموزد که با حرافی و داد وقال به جایی نمی رسد.

راه چاره را باید با اعمال مدیریت تخصصی پیمود و با برنامه ریزی و طراحی و ثبات در مدیریت به ساحل نجات رسید.

قدیمی ها چه زیبا‌گفته اند که :

 انسانهای بزرگ اهل مطالعه و مطالبه اند.

انسانهای متوسط اهل مقایسه و مناظره اند

 اما انسان های کوچک اهل مقابله و مناقشه اند!

فوتبال ما از گروه سوم‌ و  حضور افراد کوچک  و اهل مقابله و مناقشه لطمه فراوان برده است!

نویسنده: احمد میرزاییان