پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه

حرف های بدون منطق و پشتوانه

نمی دانیم کی و چگونه باید درس بگیریم؛ ورزش که خاصیت اصلی آن رقابت در عین رفاقت است، حتی در ایامی که مردم به همدلی بیشتری نیاز دارند فقط رقابت را در نظر می گیرد و حقایق و وقایع مکتوم مانده در بطن جامعه را به دست فراموشی می سپارد.

1- کرونا، تهدید یا فرصت؛ تهدید عمومی قابل انکار نیست جان بشریت را به خطر انداخته است، اینکه انسانها دارا و ندار ضامن عمر خود و حتی تندرسی خودشان نیستند، اما در همین ایامی که ویروس کشنده به جان ملت ها افتاده است، مسوولان و زمامداران از فکر آینده و اقتصاد غافل نبوده و فردای بعد از کرونا را می بینند. در کشور ما البته - منظورمان ورزش است - روسای فدراسیون هایی را سراغ داریم که در این ایام عجیب و دلگیر به جای حمایت از مردی که مسوولیتش را من را بر عهده دارند، جا خالی داده و در بدترین شرایط بدترین رفتارها را مرتکب شده اند تا مشخص شود که مسوولان ما چقدر مردان روزهای سخت اند واقعا در جمع ورزشیان شعار زده تا بخواهیم بی اعتنایی و بی توجهی تا حد آزار دهنده ای توی ذوق می زند، آن از رفاقت بازیها و غریبه پسندیها و اینهم ازرفیق کشی ها (!) ما با این تفکرات به کجا می رویم؟

2- این روزها که هر کسی که مخاطبب قرار می گیرد، بدون اینکه فکر بکند هرچه که از زبان و دلش بر می آید بر زبان جاری می سازد و در جهت خوشایند افکار عمومی دادسخن می راند بدون اینکه بیندیشد که حرفها و نظرها و دیگاه هایش به عنوان سند در دل رسانه ها ثبت و ضبط می شود و مجموعه نامه اعمال آنها را در عرصه ورزش تشکیل می دهند، ایراد می گیرند که لیگ فوتبال، والیبال و بسکتبال و ... را تعطیل کرده اند و باشگاه ها، میلیاردها تومان هزینه کرده اند اما نمی گویند این یک درد عالمگیر است و لیگ ما از لیگ های اروپا و آمریکا معتبرتر و پر هزینه تر نبوده است. تازه منبع پولهای هزینه شده کجاست که اینهمه برای آن دل می سوزانیم ولی پشت گود نشسته ایم و می گوئیم: لنگش کن...