پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه

یک کلام، ختم کلام مهرمان حلال، جانمان آزاد

فوتبالی که در آن اخلاق ذبح شود پشیزی نمی ارزد.

فوتبالی که روز به روز چاله میدانی تر از دیروز و تلخ تر از زهر هلاهل شده باید درش را تخته و سه قفله اش کرد.
در طول یک فصل میلیاردها پول بی زبان و بیت‌المال به جیب این و آن می رود که صدالبته بخش اعظمی از آن" هاپولی" می‌شود اما خروجی این لیگ پرتنش چیست؟؟!! 
هرچه از زمان می گذرد، فوتبال ما با شتابی عجیب به سمت و سوی  بداخلاقی و بی ثباتی قدم می گذارد.
بدتر از همه اینکه از خرد تا کلان و از من و شما گرفته تا مسوولان، همگی فقط نظاره گر هستیم و گویی اصلا ککمان هم نمی‌گزد.
بحث بازیکن سالاری، بی فرهنگی و گاف های بی پایان در این فوتبال تهی از منطق انگار دارد به یک عادت تبدیل می‌شود. 
واقعا برای این فوتبال بیمار چه فرد و یا افرادی باید برایش نسخه ای شفابخش تجویز کنند تا درمانگر آن باشند؟؟!!
تا چه زمان باید دست روی دست گذاشت و لام تا کام حرف نزد؟؟
وقتی این فوتبال بی در و پیکر در برابر این همه چالش و فضای غبار آلود از نفس افتاده، باید کاری کرد.
باید از خواب غفلت بیدار شد و برای فوتبالی که ابدا قاتق نان نیست، تره خرد نکرد.
بیاییم کلاهمان را قاضی کنیم و با خودمان روراست باشیم،  دیگر بس است تا کی حقارت و خون دل خوردن؟؟!! 
این فوتبال را حداقل دو تا سه سال تعطیل کنیم و اجازه بدهیم راحت نفس بکشد. 
شاید در این فرصت بتوان در سایه خردجمعی و اتکا به دیدگاه‌های َسینه چاکان، دریچه ای تازه گشود و تفکری اصولی غالب نمود. وگرنه با ادامه این روند، بدجوری در مسلخ ندانم کاری و روی لبه پرتگاه گرفتار خواهیم شد.
باور کنید کاسه صبر نیک اندیشان و اخلاق مداران این سرزمین پرگهر لبریز شده، بس است دیگر. مهرمان را  حلال کنید و جانمان را آزاد.

نویسنده: رضا میرزاییان